ایران و اهرم فشار اقتصادی در دوگانه آمریکایی جمهوری‌خواه و دموکرات! | فراتاب
کد خبر: 11469
تاریخ انتشار: 23 آذر 1399 - 21:47
برای ایران آیا تفاوتی میان جمهوریخواهان با دموکراتها وجود دارد؟

فراتاب: روند سی ساله فشارها و تحریم های روسای جمهور دموکرات و جمهوری خواه امریکا نشان می دهد که تفاوت چندانی در مواجهه با ایران و تهدیدهایش ندارند.

انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، بزرگترین اقتصاد دنیا، بر اقتصاد سایر کشورها تاثیر به سزایی دارد. در این بین وضعیت ایران به نسبت دیگران خاص‌­تر است. ایران و آمریکا مدت هاست که ارتباط رسمی و دیپلماتیک با یکدیگر ندارند. اتفاقی که پس از گروگانگیری در سفارت امریکا به سال 1358 در تهران روابط دو طرف را از هم گسست و دشمنی پایداری تا به این لحظه برای دو کشور رقم زده است. گسترش و نفوذ چند لایه اقتصاد امریکا و واحد پول ملی­‌اش در تار و پود اقتصاد جهانی باعث شده است که انتخابات آمریکا به مثابه منبع تحولات ریز و درشت، الهام بخش برنامه ریزی اقتصادی و سیاسی برای سیاستمداران و مردم باشد. این گزارش نگاهی مختصر به تاریخ فشارها و تحریم های روسای جمهور امریکا بر اقتصاد ایران در چهار دهه اخیر انداخته است.

 

کارتر، شروع بحران

هرچند شماری از تاریخ‌نگارانِ انقلاب 57، ریشه‌های اقتصادی را دلیل نارضایتی مردم و وقوع انقلاب می‌دانند اما آشکار است کسانی که بعدها  صحنه را در دست گرفتند در اشغال سفارت امریکا کمترین توجهی به آینده‌نگریِ بار اقتصادی و مشکلاتی که این اقدام بر پیکر جامعه وارد خواهد کرد، نداشتند. تا پایان بحران گروگانگیری و رسیدن به توافق در الجزایر کارتر دارایی‌های ایران در امریکا به مبلغ 12 میلیارد دلار را مسدود کرد، واردات نفت از ایران را ممنوع کرد، محدودیت‌هایی جدی بر تجارت با ایران اعمال کرد. اما توافق الجزایر بخش مهمی از تحریم ها به جز بلوکه کردن دارایی های ایران را رفع کرد.

ریگان، وارد ایران به لیست حامیان تروریسم

حمایت از تروریسم در قالب صدور انقلاب و حمایت از حزب الله و بی‌میلی به صلح با عراق بهانه های عمده تحریم تسلیحاتی تهران در دوره ریگان بود. هرچند که این تحریمها در مقطع جنگ ایران و عراق چندین بار حتی از سوی خود آمریکایی ها در ماجرای ایران-کنترا نقض شد. در سال 1987 نیز ریگان طی فرمانی اجرایی موانعی برای واردات از ایران وضع کرد و البته در برهه هایی از جنگ آمریکایی ها بطور مستقیم در برابر ایران نیز ایستادند از جمله در نبرد نفت کشها و نیز در حمله موشکی به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی که باعث شهادت دهها هموطنمان شد.

بوش پدر و قانون عدم اشاعه تسلیحات کشتار جمعی

سازمان سیا در سال 1992 طی گزارشی به دولت امریکا مدعی شد که تهرات بیش از دو میلیارد دلار توسط جهت دستیابی به سلاح‌های کشتار جمعی اختصاص داده است، ادعایی که با تکذیب جمهوری اسلامی ایران روبرو شد. اما آمریکاییها به رغم تکذیب ایران، این گزارش را به بهانه تصویب قانونی با عنوان «قانون عدم اشاعه تسلیحات ایران و عراق» به تصویب مجلس نمایندگان و سنا رساندند. براساس این قانون، تحریم‌ها شامل اقلامی می شد که استفاده های دو منظوره برای مقاصد تسلیحاتی داشتند. هدف این قانون تضعیف نظامی ایران و عراق بود تا اگر جنگی در منطقه رخ دهد امریکا با سلاح های پیشرفته مواجه نشود.

کلینتون جوان و تصویب تحریم های ایران و لیبی

دموکرات ها با شکست بوش پدر، کلینتون را به صدر نشاندند. آنطور که در بین اهل سیاست جا افتاده است، منش دموکرات ها بسط حقوق بشر و تعامل با جامعه جهانی است اما مجلس اکثریت جمهوری خواه سنا و نمایندگان، با تصویب تحریم هایی چند از جمله تصویب قانون ایلسا  (ILSA) عملا شروع به بستن درهای اقتصاد جهانی به روی ایران کردند. این قانون، اعمال مجازات علیه شرکت های خارجی را که در ایران سرمایه گذاری کرده است را پیش بینی می‌کرد. این کار مانع از سرمایه گذاری های بسیاری در ایرانِ پس از جنگ با عراق شد. این قانون یکی از محوری ترین تحریم ها جهت ضربه به سرمایه گذاری خارجی به خصوص صنعت نفت و گاز می باشد که توسط تمامی رئیس جمهوری های بعدی امریکا تمدید و حتی تشدید شد. با اینکه تاثیر تحریم ها به صورت آنی حس نشد اما سال ها بعد با انباشته شدن اثرات تخریبی این تحریم‌ها روی ساختار اقتصادی به خصوص در عدم امکان بهره برداری از ذخایر مشترک با همسایگان جنوبی به دلیل تحریم ها بیش از پیش خود را نمایان ساخت.

بوش پسر و محور شرارت خواندن ایران

تقارن حملات 11 سپتامبر و انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و انتخاب یک رئیس جمهور جمهوری خواه در امریکا نوید جنگی تمام عیار در منطقه را می داد. بوش که قبلا قانون ایلسا (ILSA) را پنج سال دیگر تمدید کرده بود پس از حملات 11 سپتامبر و سرنگونی طالبان در افغانستان با محور شرارت نامیدن ایران و عراق و کره شمالی، عراق را نیز اشغال کرد و کشورهای شرق و غرب ایران را عملا در دست گرفت. در دو دوره ریاست جمهوری بوش فعالیت های هسته ای ایران به ابزاری برای فشار بر ایران از سوی امریکا بدل شده بود. این دوره با وجود بسیاری تحریم های اعمال شده در سطوح دیگر، بیشتر تهدید و کنش لفظی سیاست مداران علیه یکدیگر بود تا اقدام عملی یا احیانا نظامی علیه همدیگر. با داغ شدن هر باره تنور مناقشه هسته ای قیمت نفت نیز روز به روز بالاتر می رفت و نوعی مصونیت و پوشش برای اقتصاد ایران فراهم می آورد. به نوعی که احمدی نژاد با پول بادآورده نفتی توانست بیشتر معایب و اشکالات زمامدار­یش را به پشتوانه دلارهای نفتی پوشش دهد.

اوباما و برجام

روی کار آمدن اوباما امید برای حل مناقشه هسته ای را بیشتر کرد اما در ایران نیز به مذاکره کننده ای در قد و قواره وی نیاز بود.  اوباما به سنت پیشینیان خود تحریم های ایلسا (ILSA) که اکنون به ایسا تغییر نام داده بود را تمدید کرد و آن را به قانون جامع تحریم‌های ایران و کاهش سرمایه گذاری در ایران CISADA  ارتقا داد. روحانی در ایران رئیس جمهور شد و توافق جامع اتمی با قدرت های غربی سال 2015 به امضا رسید و بعضی از تحریم ها لغو و یا تعلیق شدند. با این حال در سال 2016 کنگره تحریم های محوری علیه ایران را به مدت ده سال دیگر نیز تمدید کرد. اقتصاد دست و پا بسته ایران با برجام نیز به جایی نرسید.

ترامپ، پایان مدارا

جمهوری خواهان از همان روز توافق برجام آن را مفری برای ایران جهت تامین مالی و و افزایش قدرتش قلمداد می‌کردند. ترامپ به فاصله دو سال پس از ورود به کاخ سفید سرانجام وعده خود برای خروج از برجام را عملی کرد و شروطی تازه را پیش روی ایران برای انجام توافقی تازه قرار داد، شروطی که بطور طبیعی ایران آنها را رد کرد. ترامپ همچنین تحریم های شدید و سنگینی با محوریت اقتصادی و سیاسی و امنیتی علیه ایران ایجاد کرد در ابتدای سال 2020 ترامپ پا را فراتر از این موضوعات نهاد و دستور ترور سردار قاسم سلیمانی را صادر کرد دستوری که طی یک عملیات پهبهادی در فرودگاه بغداد منجر به شهادت سردار سلیمانی فرمانده سپاه قدرس و ابومهدی مهندس فرمانده حشد شعبی در عراق شد.

با اینکه تحریم های ترامپ بی سابقه ترین نوع تحریم ها محسوب می شدند اما باید توجه داشت که اقتصاد ایران از مدت ها پیش از طریق تحریم ها و ساختار ضعیف و متکی به نفتش، خود را در برابر کوچکترین فشاری آسیب پذیر کرده است. به نوعی که با کوچکترین خبر سیاسی نیز دچار نوسانات گسترده می شود. به عنوان مثال در انتخابات اخیر امریکا خبر اولیه احتمال پیروزی ترامپ قیمت دلار را در بازار آزاد تا 31 هزار تومان افزایش داد و صبح روز بعد خبر پیروزی بایدن قیمت دلار را تا 24 تومان کاهش داد. حال آن که به اعتقاد کارشناسان حتی اگر بایدن به برجام برگردد باز هم گره چندانی از اقتصاد نحیف و بیمار ایران نمی گشاید و تنها روند اضمحلال آن را احتمالا کندتر کند.

 

نویسنده فاتح هدا

بازنشر این مطلب با ذکر منبع فراتاب بلامانع است

 

نظرات
آخرین اخبار