فراتاب - گروه دیپلماسی: دکتر کیهان برزگر استاد روابط بین الملل دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات در مقاله ای تحلیلی در فصلنامه پژوهشی سیاست خارجی، به ارائه نظر و راهکار خود به جمهوری اسلامی ایران در راستای مقابله با آمریکا، کاستن از فشارهای موجود از طریق دیپلماتیک دست زد.
این مقاله تحت عنوان «اهداف استراتژیک آمریکا و اروپا در مورد ایران» منتشر شده است.
مقاله مذکور دارای چهار بخش بخش مختلف است
در بخش نخست مقاله به اهداف آمریکا برای خروج از برجام اشاره شده است و طی آن نوشته شده است که آمریکا بدنبال تغییر در مواضع منطقه ای ایران و نیز برنامه موشکی تهران بود.
در بخش دوم مقاله دکتر برزگر به تاثیرات منطقه ای خروج آمریکا از برجام بر ایران اشاره کرده است و البته در این بخش به آسیب شناسی اشتباهات ترامپ در خصوص نادیده گرفتن توان بالای منطقه ای ایران پرداخته شده است، امری که باعث شده نهایتا ترامپ به اهدافی که از خروج بدنبال آن بود دست پیدا نکند.
در سومین بخش این مقاله تاثیر خروج آمریکا بر توان موشکی ایران مورد بررسی قرار گرفته است. نویسنده معتقد است آمریکا با استراتژی تضعیف تدریجی ایران در منطقه بدنبال ضربه زدن به برنامه و توان موشکی ایران بوده و هست. سپس در همین راستا منطقه قدرت بازدارندگی دفاعی ایران در برنامه موشکی مورد بررسی قرار گرفته است.
در بخش چهارم مقاله مواضع اروپا در قبال خروج آمریکا از برجام و نیز برنامه های موشکی ایران پرداخته شده است. برزگر در بخشی از مقاله نوشته است جریان اصلی در اروپا در شرایط فعلی خواهان پیوستن به مذاکراتی است که محور اصلی آن برنامه موشکی ایران باشد.
همچنین نویسنده در این مقاله به بررسی اهداف آمریکا و اروپا در مورد شرایط برجام، چرایی سیاستهای آنها برای مهار نقش منطقهای و محدودیتهای موشکی جمهوری اسلامی ایران میپردازد.
بحث اصلی مقاله این است که سیاست به اصطلاح «فشار حداکثری» آمریکا علیه کشورمان که با هدف تضعیف ایران از درون و بهتبع عقبنشینی از مواضع منطقهایاش طراحی شده، و بهگونهای هم توسط محافل و جریان اصلی قدرت در دولتهای اروپایی، عمدتاً بهدلیل ناتوانی استراتژیک در مخالفت با سیاستهای آمریکا حمایت میشود، در نهایت به نتیجه دلخواه خود نرسیده و حتی نتیجه بهعکس داده است.
در این مقاله آمده است: اکنون ایران پنج مرحله اقدام برای کاهش تعهدات هستهای خود در چارچوب برجام انجام داده، دامنه و عمق نفوذ استراتژیک خود در منطقه را تقویت کرده، بر قدرت بازدارندگی خود افزوده و با مدیریت نسبی اقتصاد داخلی مانع از فروپاشی کشور از درون شده است.
نویسنده نتیجه میگیرد که سیاست مقاومت حداکثری ایران هرچند سختیهای اقتصادی زیادی را به کشورمان تحمیل کرده، اما حداقل آمریکا را وادار به عقبنشینی از اهداف اولیه خود کرده که تضعیف ایران و فروپاشی از درون بوده است، همین تحول بر نقش و ارزش استراتژیک ایران میافزاید.
برزگر در مقاله خود مینویسد: در این میان، آنچه روشن است اینکه ترامپ از ترس باخت در انتخابات ریاست جمهوری در نوامبر 2020 خواهان یک جنگ مستقیم با ایران نیست، از این لحاظ، متحدین منطقهای آمریکا همچون عربستان سعودی و اسرائیل هم توان تأثیرگذاری بر تصمیمات ضدایرانی ترامپ همانند ماههای اولیه ریاستجمهوریاش را ندارند، چون میتواند هزینههای غیرقابل پیشبینی برای آمریکا بههمراه داشته باشد.
وی در پایان بر تقویت روابط ایران با همسایگان و قدرتهای غربی و چندجانبهگرایی منطقهای تأکید میکند و مینویسد: در این شرایط، کشورمان باید به تلاش خود برای تقویت روابط در حوزه همسایگی و با قدرتهای غیرغربی ادامه دهد و با تکیه بر ادغام اقتصادی و چندجانبهگرایی منطقهای و با بهرهگیری از موقعیت ممتاز جغرافیایی خود به مقاومت خود در برابر آمریکا ادامه دهد تا شرایط برای گفتگوی احتمالی فراهم شود.