قتل ناموسی، آنجا که زنان بی‌پناه‌ترین می‌شوند! | فراتاب
کد خبر: 11406
تاریخ انتشار: 12 شهریور 1399 - 17:08
بهاره عباسی

فراتاب - گروه اجتماعی: «اگر بهمن را می‌کشتم قصاص می‌شدم» این جمله یکی از شاه‌بیت‌های چرایی وقوع قتل ناموسی در کشور است، جمله ای که توسط پدر رومینا اشرافی در پاسخ به قاضی که پرسیده بود تو اگر مساله ناموس برایت مهم بود چرا بجای کشتن دخترت، بهمن که با او در ارتباط بود و اغفالش کرده بود را نکشتی؟ این جمله به خوبی نشان می‌دهد قوانین و یا ضعف قوانین چگونه دست افرادی نظیر پدر یک خانواده را برای عملی کردن یک تصمیم جنون آمیز باز می گذارد، جنایتی که آنقدر هولناک بود که کل کشور را دچار بهت و انزجار کرد! 

«قتل‌های ناموسی» بیشتر به بهانه مسائل و حواشی و یا شایعات در مورد رابطه با زنان رخ می‌دهند و در این بین بیشتر پرونده‌ها گمنام و ناشناخته هستند، معمولا بیشتر دختران توسط اعضای نزدیک خانواده‌ی خود کشته می‌شوند! 

متاسفانه کشتن زنان به بهانه ناموس یک پدیده جهانی و همچنان مرسوم است و سالانه هزاران زن به این بهانه کشته می‌شوند هرچند آمار دقیقی در مورد تعداد قتل‌های ناموسی وجود ندارد، اما به نظر می‌رسد همچنان تعداد این قتل‌ها بسیار زیاد است و در پاره‌ای موارد قابل تامل و تکان دهنده است. کشور ما ایران نیز از این پدیده شوم بری نیست و همانطور که می بینیم هر از گاهی اخباری از وقوع قتل و یا قتلهایی ناموسی در فضای رسانه ای و شبکه های اجتماعی منتشر می شود که گاه برخی از آنها بسیار فیج و شنیع و تکان دهنده است که یکی از آخرین آنها قتل رومینا اشرافی توسط پدرش با استفاده از داس و آن هم در خواب بود!

شاید یکی از دلایل گستردگی قتل ناموسی در کشور در کنار مساله سنت و فشار روانی جامعه بر خانواده ای که دچار حواشی و در ظن شایعات شده است، به برخی قوانین باز گردد، قوانینی که باعث می شود قاتل که در بسیاری از موارد پدر خانواده است، با خیالی آسوده تر دست به جنایت بزند. ماده 630 قانون مجازات اسلامی هرگاه مردی زنش را با مرد دیگری در بستر ببیند و علم به عدم مخالفت زن داشته باشد، می‌‏تواند هردوی آنها را بکشد. همچنین ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامی نیز تصریح کرده که پدر و جد پدری به خاطر کشتن فرزند قصاص نمی‌‏شوند. این دو ماده قانونی راه را برای قتل‌‏های ناموسی که اکثرا توسط اعضای خانواده صورت می‌‏گیرند، باز گذاشته است!

وقتی پدر یا یکی از مردان اعضای خانواده به بهانه غیرت و ناموس دست به قتل زنی می‌زنند، این قتل‌ها با عنوان قتل‌های ناموسی شناخته می‌شوند. معصومه ابتکار معاون امور زنان و خانواده درباره‌ی این قتل‌ها گفته است: «مهمترین کاری که در حال حاضر برای پیشگیری از این نوع قتل‌ها می‌توانیم انجام دهیم، تسریع در اجرایی شدن لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت است.» در مورد قتل‌های ناموسی آمار نداریم یا دست کم آمار اعلام شده از قتل‌های ناموسی نداریم، طبق آمارهای غیر رسمی سالانه 375 تا 450 مورد قتل ناموسی در کشور روی می‌دهد. بیشتر قتل‌های ناموسی ناشناخته هستند و کمتر در مورد آنها اطلاع رسانی می‌شود!

پروین بختیارنژاد در کتاب خود، تحت عنوان «ناموس و غیرت؛ توجیه‌گر قتل‌های ناموسی» با استناد به پژوهش های میدانی و مستندش، وقتی به ریشه‌یابی این معضل منحوس اجتماعی می پردازد چنین می‌نویسد:

«واژه ناموس در فرهنگ لغات ایرانیان در همه‌جا مترادف و به معنای غیرت، شرف و مردانگی تعریف شده است. از آنجایی که غیرت، شرف و مردانگی مردان همیشه ارتباط مستقیم با زنان داشته، واژه غیرت نیز در ادبیات ما ناموس‌پرستی تعریف شده است و منظور از ناموس، زنان خانواده‌ای هستند که وابسته به مرد است. در نتیجه مردان همیشه باید مراقب نوامیس خود، بر اساس برداشت و استنباط خود از واژه غیرت و شرافت باشند.» 

اما تفسیر غیرت و شرف مردان، داستانی پر از فراز و فرود دارد. تا آنجا که به بهانه غیور بودن، گاه کلیه و یا دست کم بخشی از حقوق فردی و انسانی زنان توسط مردان ربوده می‌شود و تنها از موجودی به نام زن، اطاعت محض می‌ماند و نه چیز دیگر. چرا که تفاسیر و برداشت‌های متفاوت و حتی متناقض از این مقوله وارد جزئی‌ترین و خصوصی‌ترین ابعاد زندگی زنان می‌شود، تا از این طریق به مردان ثابت کند که موجوداتی غیور و ناموس‌دوست هستند و این غیرت و شرافت به او اعتبار و غرور اجتماعی می‌دهد.

متاسفانه در جای جای کشور مثال‌های زیادی به مانند داستان تراژیک قتل رومینا وجود دارد، نویسنده که خود طی سالهای اخیر بیشتر در جغرافیای مناطق کردنشین به تحقیق و مطالعه در این زمینه دست زده است، می‌تواند مثالهای چندی در همین راستا بیاورد، یعنی کشتن زنان به بهانه ناموس! 

خدیجه؛ مرگ بخاطر یک دیدار!

در سال 1369 خدیجه در یکی از روستاهای اطراف سنندج به طرز فجیعی به دست پدرش به قتل رسید، گویا خدیجه عاشق یکی از پسرهای روستا به اسم حسن می‌شود. نقل شده که روزی خدیجه در یکی از کوچه‌های روستا با حسن ملاقاتی داشته و خبر ملاقات در روستا می‌پیچد. خبر که به گوش پدر می‌رسد به خانه برمی‌گردد و با تفنگ دختر خودش را به قتل می‌رساند. پدر خدیجه اما مجازات سختی در انتظارش نبود و نهایتا حدود ده سال پیش فوت کرد.

سوختن و مرگ سرور به دلیل یک علاقه!

سرور اهل کامیاران که هفده سال داشت به یکی از خویشاوندان‌شان به نام عرفان علاقمند می‌شود و مادر سرور با رابطه‌ی عاطفی او مخالفت می‌کند و چندین بار با همکاری پسرانش سرور را مورد ضرب و شتم روحی و جسمی قرار می‌دهند در زمستان 1386 او را در حمام زندانی می‌کنند و برادرش او را با نفت می‌سوزاند و پس از چند روز ضجه و تحمل سوختگی از دنیا رفت او قربانی قتل ناموسی شد.

و متاسفانه همانطور که می دانیم تعداد رومیناها، خدیجه‌ها و سرورها بسیار بیشتر از آنچه که هست می شنویم، و برای مقابله با آن نیازمند عزمی ملی و آگاهی ملی و زیرپوستی و بخصوص در مناطق حاشیه ای و کمتر توسعه یافته کشور باشیم. همچنین نیاز است قوانین را همزمان مورد بازبینی و بازنویسی قرار دهیم تا باشد روزی که دیگر زنی و یا دختری به هر دلیل و بهانه ای قربانی قتل ناموسی نشود!

نویسنده بهاره عباسی

 بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

 

نظرات
آخرین اخبار