فراتاب – گروه اجتماعی: شرایط حال حاضر کشور ما به گونهای است که جمعیت سالمندان آن حجم قابل توجهی را در برگفته است، از کل جمعیت حدود 80 میلیون نفری کشور، چیزی بیش از 4 میلیون و هشتصد و هفتاد و یک نفر بالای سن 65 سال هستند که درصد قابل توجهی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند (مرکز آمار ایران، سرشماری 1395). همچنین سونامی جمعیت سالمندان در سالهای آینده کشور امری بدیهی و قابل پیشبینی است که لزوم برنامهریزیهای مناسب برای این گروه سنی را میطلبد.
سوال اینجاست که سیاستهای دولت ما تا چه حد و اندازه مناسب این گروه سنی میباشد؟ و اساسا مداخله و مسئولیت حکومت در مقابل این گروه سنی که بعضا در ذیل اقشار آسیبپذیر قرار میگیرند چگونه است و چگونه باید باشد؟
نگاهی به سیاستهای حمایتی دولت در خصوص این گروه، نشان از مداخله حداقلی دولت در خصوص این گروه سنی دارد حال آنکه به نظر میرسد لزوم تغییر رویکرد دولت حداقلی به حکمرانی خوب، ضروری و قابل توجه میباشد. مواردی چون کارتن خوابی سالمندان یا بعضا فقر گسترده آنها و لزوم دست زدن به مشاغل غیر رسمی متعدد و عمدتا سطح پایین و رژیمهای تغذیهای نامناسب به دلیل عدم توانایی در تهیهی مواد غذایی مبتنی بر سبد غذایی مناسب سالمندان، تماما از ضرورت تغییر جهت و رویه نشان دارد.
پیشنهاد میکنم در این خصوص، پایان نامه سرکار خانم دکتر شیوا پروایی که در دانشکده ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران دفاع شده است را مورد مطالعه قرار دهید. ایشان به موضوع سالمندی در کشاکش تغییرات جامعه ایرانی پرداخته اند و در خصوص رویکردهای دولت با این گروه سنی مفصل به بحث و گفت و گو نشستهاند.
اما در این نوشتار تأکید ما بر تشریح مفهوم حکمرانی خوب خواهد بود، تا بدانیم چرا ضرورت تغییر رویکرد از دولت حداقلی به حکمرانی خوب در خصوص سالمندی غیرقابل انکار است و سعی دارم تا در مورد حکمرانی خوب به بحث و گفت و گو بنشینم.
نظریه ی حکمرانی خوب در اواخر دهه ی 1990 مورد بررسی و استقبال قرار گرفت. به عبارتی در این دهه نارضایتی نسبت به رویکرد دولت حداقل رواج یافت و همان محافل بین المللی دولت حداقل، به ترویج و تدوین نظریه ی حکمرانی خوب پرداختند. البته نظریه پردازان اصلی آن اقتصاددانان دیگری از جمله رونالد کوز، داگلاس نورث و بیشتر از همه جوزف استیگلیتز بودند. کشورهای اروپای شرقی و بسیاری از کشورهای در حال توسعه، الگوی رویکرد حداقلی را به اجرا درآورده بودند که با پیامدهای نامطلوب اقتصادی آن روبرو شدند. بر همین اساس الگوی پیشنهادی محافل بین المللی سیاست گذاری اقتصادی مانند – بانک جهانی- از کاهش مداخله ی دولت به حکمرانی خوب تغییر یافت.
بحرانهای مالی دهه ی 1980 و 1990 زمینه های الگوی حکمرانی خوب را فراهم ساخت. این الگو راهکار توسعه را نه دولت بزرگ و نه دولت حداقل بلکه دولت خوب می داند. به عبارت دیگر مداخله کم یا زیاد دولت مشکل توسعه را حل نمی کند بلکه کیفیت دولت مساله ی اصلی است.
شعار طراحان این نظریه این است که « قاعده ی واحد برای همه» وجود ندارد، و شیوه ی بهبود حکمرانی از جامعه ای به جامعه ی دیگر متفاوت است. تنها قاعده ی عام نظریه ی حکمرانی خوب به کار گیری 2 مکانیسم پاسخگویی و رقابت برای بهبود حکمرانی است (میدری، 1385).
ویژگیهای حکمرانی خوب چیست؟
وجود صدا و پاسخگویی، مدیریت کارآمد جامعه در ابعاد گوناگون، گردش آزاد اطلاعات، مشارکت آزاد و برابر همه ی گروهها، حاکمیت قانون و برابری همگانی در برابر قانون، نظارت منطقی دولت بر جامعه و نظارت منطقی جامعه بر دولت، بی طرفی حکومت، تماما از ویژگیهای یک حکومت خوب با حکمرانی خوب است(سردارنیا، 1388).
آنچه در این نوشتار مورد توجه ما هست آن است که «مشارکت آزاد و برابر همه ی گروهها» تا چه حد و تا چه میزان در جامعهی ما محقق شده است؟ البته همه گروهها میتواند از بعد سنی، جنسیتی، قومیتی، مذهبی و ... مورد توجه باشند، لیکن ما در مورد گروههای سنی با تأکید بر سالمندان میخواهیم صحبت کنیم.
سالمندان جامعهی ما تا چه حد مشارکت آزاد و برابر در جامعه دارند، تا چه حد صدایشان شنیده میشود، معابر و خیابانهای ما تا چه میزان مناسب گروه سنی سالمندان است، برنامههای توانمندسازی سالمندان تا چه حد برای سالمندان ما در حال اجرا هست، خوانایی شهرهای ما به خصوص در مورد کلانشهرها برای سالمندان تا چه میزان است؟
به نظر میرسد که نه صدابخشی به سالمندان انجام میشود و نه سالمندان ما در جامعه شنیده میشوند و تمام موارد بالا منجر به عدم مشارکت مؤثر سالمندان در جامعه شده است و این گروه سنی بیش از بسیاری از گروههای دیگر مورد غلفت واقع شدهاند.
راهکارهای تحقق حکمرانی خوب در خصوص سالمندان چیست؟
- کاهش تبعیض در قوانین و مقررات و تنظیم و تصویب قوانین حامی سالمندان
- گسترش ساز و کارهای مشورت دولت با سالمندان در خصوص موارد متعدد
- جبران محرومیت های پیشین این گروه در اسرع وقت
- جلوگیری از برخورد تبعیضی با شهروندان سالمند در ارایه ی خدمات عمومی
- حمایت از جامعه ی مدنی با تأکید بر سالمندان
- گسترش برنامههای مبتنی بر توانمندسازی سالمندان
- گسترش برنامههای اجتماعمحور با هدف فعالسازی پاتوقهای اجتماعی سالمندان و ایفای نقش برای آنها در مدیریت شهر و محله
- توسعه کمی و کیفی خدمات حمایتی نهادهای حمایتی در خصوص سالمندان
- آزادی مطبوعات در خصوص نقد و بررسی سیاستهای دولت در خصوص سالمندان
- ارائهی آموزشهای مؤثر در نظام آموزشی و همچنین فرهنگسازی در جامعه به جهت برخورد صحیح با این گروه سنی
با این توضیحات به نظر میرسد که لازم است هرچه سریعتر رویکرد حکمرانی خوب در جامعه حداقل نسبت به گروه سنی سالمندان مورد توجه و اجرا قرار گیرد تا هم برای جمعیت فعلی سالمندان و هم برای سیل جمعیت سالمندان دهههای پیش رو سیاستها و برنامههای مناسب انجام شود تا کیفیت زندگی این گروه سنی بهتر شده و جامعه هرچه بیشتر به سمت «سالمندی موفق» پیش رود.
نویسنده: مریم ملایی کارشناس ارشد مدیریت توسعه از دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران. mollaie.maryam@ut.ac.ir
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است