کد خبر: 1091
تاریخ انتشار: 3 اردیبهشت 1395 - 16:02
مشروح کامل نشست چهارم تلگرامی فراتاب:
تحریریه فراتاب چهارمین بحث شبانه خود در گروه تلگرام را با اختصاص دادن به بررسي قتل فجيع ستايش از منظر روانشناختي و جامعه شناسي و با حضور دو کارشناس در این حوزه سه شنبه شب برگزار کرد

 فراتاب - بهنام درودی: تحریریه فراتاب در گروه تلگرامی اش چهارمین گفتگوی شبانه را با موضوع بررسي قتل فجيع ستايش از منظر روانشناختي و جامعه شناسي دو کارشناس برگزار کرد:

  •  سخنران اول: بهاره چیت ساز ، عنوان سخنرانی: برای ستایش؛ بازخوانی دیگری از آسیب های اجتماعی
  • سخنران دوم: دکتر شهپر شهرکی ، عنوان سخنرانی: بررسی علل و عوامل روانشناختی قتل ستایش قریشی
  • مدیر نشست: عبدالله مهربان

عبدالله مهربان:

درودی و سلامی دوباره حضور اصحاب قلم و اندیشه و همراهان بزرگوار گروه تلگرامي فراتاب با چهارمین برنامه از سلسله نشست های تخصصی گروه فراتاب، از اين لحظه در خدمت بزرگواران خواهیم بود. همچنان که مستحضرید در روزهای اخیر سرتیتر اخبار رسانه ها و فضای عمومی شبکه های اجتماعی آکنده از خبر فاجعه دردناک تجاوز و قتل دختر 6 ساله افغان به نام ستایش بود و هم اینک در سطوح مختلفی از کارشناسان تا محافل عمومی در حال پردازش روی این حادثه ناگوار و دلخراش میباشند. آن چه این لحظات در فضای عمومی به چشم میخورد همراه با احساس و همدردی با خانواده قربانی و حس نفرت نسبت به قاتل یعنی امیرحسین 17 ساله از ورامین است. اما ما بر ان شدیم تا بدور از احساس و با حضور کارشناسان و تحلیل گران امر این موضوع را مورد واکاوی قرار دهیم.

عنوان برنامه بررسی قتل فجيع ستايش از منظر روانشناختي و جامعه شناسي

مقدمه ای برای ورود به بحث:

معمولا در چنین مواقعی این سوالات همیشگی به ذهن مبادرت می¬کند که انسان همچنان که هابز می¬گوید ذاتی شر، خشونت طلب و جنگجو دارد؟ یا آنچنانکه روسو و کانت معتقدند دارای ذاتی نیک است و در طول زندگی دستخوش دگرگونی میگردد؟ یا طبق دیدگاههای روانشناسان آیا خشونت و جنایت دارای ریشه ژنتیکی و زیستس است یا اکتسابی و در طول زندگی آموخته میشود؟

به همین جهت بر آن شدیم تا در این نشست از حضور دو کارشناس محترم جنابان خانم بهاره چیت ساز، کارشناس حوزه آسیب شناسی اجتماعی تحت عنوان " برای ستایش، بازخوانی دیگری از آسیب¬های اجتماعی" و سرکار خانم دکتر شهپر شهرکی، روان¬پزشک تحت عنوان" علت روانشناختی قربانی شدن ستایش"  بهره مند شویم.

برای شروع بحث ابتدا سراغ سرکار خانم بهاره چیت ساز خواهیم رفت

خانم بهاره چیت ساز در یک نگاه: فعال اجتماعی،کارشناس و پژوهشگر حوزه ی آسیب های اجتماعی ،کارشناس ارشد مشاوره خانواده از دانشگاه خوارزمی،دانش آموخته ی دوره ی BDRC از دفتر مقابله با جرم و مواد سازمان ملل(UNODC) زیر نظر پروفسور چاوارسکی،دانش آموخته ی دوره ی مواد آمفتامینی و محرک ها در شبکه ی بین المللی کاهش تقاضای مواد  آسیا ( ADNA) و کارگاه آموزشی سفارت چک ،دارای مدرک مربی گری حرفه ای  آموزش مهارت های زندگی از سازمان بهزیستی،کارشناس و پژوهشگر در طرح  اجرایی دفتر سازمان ملل در امور پناهندگان ( UNHCR) وbafia با عنوان : ارتقا سلامت و کاهش آسیب های اجتماعی پناهندگان آسیب پذیر افغان  ،آموزشگر پروژه ی طرح آموزش و توانمند سازی زنان افغان با همکاری UNHCR و BAFIA،مدیر پروژه راه اندازه ی مدرسه ی سوادآموزی کودکان کار و کودکان افغان در منطقه هفده تهران(پرتو)  ،عضو رسمی شبکه ی یاری کودکان کار تهران،مشاور در کمپ های ترک مواد و خانه ی میان راه زنان در حال بهبودی  ،مدرس و برگزار کننده کننده ی کارگاه های پیشگیری از اچ آی وی / ایدز در دانشگاه های تهران مي باشد

از این لحظه گوش شنونده تحلیل جامعه شناختی خانم چیت ساز خواهیم بود. خانم چیت ساز بفرمایید:

بهاره چیت ساز:

با نام خدا و درود و خوش آمدگویی به همه ی دوستان همراه و مدیریت سایت فراتاب و همکار خوبم خانم دکتر شهرکی

این روزها کافی است به گوگل برویم و تنها حرف "س" را تایپ کنیم: تیترهای احساسی و هیجانی یکی پس از دیگری نمایش داده می‌شود: جزییات قتل همراه با عکس، جزییات تجاوز، "ستایش قریشی" دختر شش ساله افغان. قریب به ده روز پس از واقعه قتل فجیع ستایش، آنچه بیشتر دیده می‌شود اخبار تکراری با عناوین قتل، تجاوز، جنایت و... همچنین برخوردهای احساسی و تفسیر‌های غیر متخصصانه دربرخی شبکه‌های اجتماعی است. البته در این میان  نقاط امیدی مانند تسلیت برخی مقامات سیاسی و دولتی جمهوری اسلامی ایران به خانواده ستایش و بالتبع تضمین پیگیری بدون تبعیض پرونده این تبعه افغان از سوی مقامات نیز به چشم می‌خورد اما جای خالی تفسیرهای کارشناسانه متخصصین، فعالین مدنی و مهم‌تر از همه، بیانیه‌ای تخصصی از جانب مرجع حقوق کودک در ایران یا سازمان دفاع از قربانیان خشونت کاملا واضح است. رصد کردن شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها مرا بر آن داشت تا در این مقاله در حد دانش و تجربه خویش به بازخوانی علمی از آسیب‌های اجتماعی ماند قتل ، تجاوز و‌... بپردازم ودر پایان پیشنهاد  و راه حلی ارائه دهم که شاید کمی آرمانگرایانه به نظر برسد ولی قابل اجرا است. امید است این مقاله در حد توان خود به موشکافی و بازخوانی عمیق‌تر آسیب‌های اجتماعی و راه حل‌های پیشگیرانه برای کنترل صحیح‌تر بحران بپردازد.

بازخوانی ساختاری و بنیادی  از اسیب اجتماعی:

  • آسیب اجتماعی چیست ؟
  • آسیب‌شناسی اجتماعی عبارت است از شناخت علمی اختلالات، بی نظمی‌ها و مشکلات اجتماعی و موضوع این علم دردها، نابسامانی‌ها، جرایم و جنایات، فقر، اعتیاد، فحشا، قتل، تجاوز، خودکشی‌ها، خصومت طبقات و گروه‌های اجتماعی است که بر اساس مدرک و معیار معین، آن را انحراف یا کج‌روی خوانده‌اند.
  • انواع آسیب اجتماعی:

اعتیاد، بیکاری، فقر، تن‌فروشی، تجاوز، قتل، کودک آزاری، کار کودکان زیر 18 سال، طلاق، خودکشی و...

  • ابعاد آسیب اجتماعی:

    فردی،  خانوادگی،  اجتماعی،  قومیتی یا ملتی،  جنسیتی

  • علل بروز انحرافات و آسیب‌های اجتماعی :
  • عوامل اقتصادي مانند فقر، بي‌عدالتي، بيکاري، فاصله‎ ‎طبقاتي زياد در جامعه، توزيع ناعادلانه ثروت.‏
  • ‏ عوامل فرهنگي و‎ ‎اجتماعي از جمله ترکيب ساختار وازدياد جمعيت، مهاجرت، جنگ، تغيير ارزش‌ها و فاصله نسل‌ها. ‏
  • ‏ عامل خانوادگي مانند خانواده‌هاي پر جمعيت،گسسته وپر تنش؛ سابقه بزهکاري و‎ ‎اعتياد در خانواده؛ نا آگاهي والدين از نيازهاي متناسب با آنها.
  • -عوامل‎ ‎فردي يا زيستي رواني مانند ويژگي‌هاي شخصيتي کودکان، ظرفيت رواني و توانمندي کودکان‎ ‎در بر خورد با مشکلات زندگي؛ بحران بلوغ و تاثيرات آن. اختلالات ژنتیکی و هورمونی، بیماری‌های روانی، عدم توانایی فرد در هویت‌یابی و تصویر خود.
  • و در نهایت فقدان عوامل آموزشی مناسب در خانواده، سیستم آموزشی، رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های جمعی.

بازخوانی فردی و خانوادگی از آسیب‌های اجتماعی:

  • بستر فردی:

"ژنتیک": تحقیقات نشان داده‌است که از هر 1000 مجرم ، تنها ژن یک نفر از آن‌ها با مردم عادی متفاوت است، همچنین در رابطه با" هوش" اشاره شده‌است که بهره هوشی بالا یا پایین می‌تواند در صورت قرارگیری دربستر نامساعد تنش و بحران‌های پیاپی ، آسیب‌زا باشد.

از سوی دیگر در صورتی که فاکتورهای جسمانی و جنسیِ مضاف بر حد طبیعی و نرمال در معرض شرایط نامساعد تربیتی و محیطی قرار گیرد، می‌تواند به ایجاد آسیب منجر شود؛

"میزان تربیت‌پذیری و تاثیرپذیری کودکان ونوجوانان از رفتارهای نابهنجار والدین و میزان درونی کردن فرد از ارزش‌های ناصحیح یا غیر اخلاقی خانواده: به طور خلاصه، قرار گرفتن تحت تاثیر هنجارها و ارزش‌های ناسالم می‌تواند زمینه‌ساز قطعی آسیب‌های جدی روانی و اجتماعی شود. در معیاری عظیم‌تر نیز  تاثیر  و تاثر متقابل فرد و جامعه، گروه همسالان و دوستان که اگر در معرض آسیب یا خود از آسیب‌دیدگان اجتماعی باشند، طبیعتا در درونی کردن ارزش‌ها، هنجارها و باورهای شخص تاثیر می‌گذارند و او را مستعد آسیب‌های اجتماعی می سازند.

  • بستر خانوادگی:
  • خانواده سالم یا ناسالم، وراثت، تربیت و آموزش، ارزش‌ها و هنجارهای پذیرفته شده در خانواده‌.

بازخوانی فرهنگی و طبقاتی، قومی  و ملیتی:

در این پارامتر سه زیرمجموعه به شکل جداگانه در بستر آسیب‌های اجتماعی بررسی می‌شود؛

آنچه مسلم است نوع آسیب و جرم در مناطق متفاوت شهری، طبقات مختلف اجتماعی، مشاغل و حرفه‌های گوناگون و کلا ساختار فرهنگی و طبقاتی جوامع، متفاوت می‌باشد و بروز آسیب و شدت آن در طبقات مختلف اجتماعی رابطه مستقیمی با فقر فرهنگی و اقتصادی دارد.

  • قومیت‌های متفاوت به دلیل ساختار فرهنگی و اجتماعی متفاوت، آداب و رسوم ، سنت‌ها و وضعیت اقلیمی و آب و هوایی گوناگون، : انگیزه ارتکاب و میزان بروز آسیب‌های اجتماعی از جمله قتل، خودکشی، اعتیاد و‌... بین قومیت‌های مختلف کشور، متفاوت است.
  • ملیت‌های متفاوت: عواملی که برای ویژگی‌های قومیتی برشمرده شد به علاوه عوامل نژادی، دینی و مذهبی و‌... می‌تواند تعریف متفاوت و مناسب هر کشور را نسبت به آسیب اجتماعی ارایه دهد. به عنوان مثال تن‌فروشی یا ازدواج همجنسگرایان در کشوری مصداق آسیب اجتماعی است در صورتی که در کشوری دیگر پذیرفته شده و مصداق آسیب اجتماعی محسوب نمی‌شود. اما در مورد پرونده قتل ستایش قریشی دختر افغان، هنوز این که آیا ملیت ستایش تاثیری در انگیزه قاتل وی گذاشته است یا خیر مبهم است اما آنچه مسلم است این است که پناهندگان در همه جای دنیا، اقشار آسیب ‌پذیرتری نسبت به جامعه میزبان هستند.

بازخوانی رشدی و جنسیتی:

فروید و جمع عظیمی از روانکاوان و روانشناسان بر این باورند که شش سال اول زندگی تاثیر عظیمی در پایه‌ریزی الگوهای رفتاری و شخصیت کل زندگی فرد دارد. اما به نظر می‌رسد سنین تاثیرگذار در تربیت و جامعه‌پذیری، از شیرخوارگی تا نوجوانی و جوانی محسوب می‌گردد و آسیب‌های جدی در هر دوره مانند تجاوز در دوران کودکی یا نوجوانی، همسر آزاری یکی از والدین در برابر فرزندان یا طلاق و مرگ والدین در هر دوره‌ای مخصوصا در دوران کودکی می‌تواند در بزرگسالی، آسیب‌های جدی روانی و اجتماعی را به همراه داشته باشد. از سوی دیگر، کاهش سن ارتکاب به جرم و بروز آسیب‌های جدی و شروع مصرف مواد به حدود 12تا 13 سالگی در ایران، لزوم مداخله پیشگیرانه بیشتر در این حوزه را برجسته می‌سازد.

در نگاهی عمیق‌تر؛ آسیب‌های اجتماعی از جنسیت نیز تاثیر می‌پذیرند. تحقیقات نشان داده‌است که حدود 90 درصد از قربانیان تجاوزها، خانم‌ها هستند. همچنین در مواردی مانند اعتیاد و تن فروشی خصوصا در جامعه ایران، عدم پذیرش مجدد دختران آسیب دیده در خانواده‌های آنان می‌تواند آسیب بیشتری برای آنها ایجاد کند.

بازخوانی فراکنشی:

در بخش پایانی ضمن توضیح کنش و فراکنش، راه‌حل‌های پیشگیرانه جهت کاهش بروز آسیب‌های اجتماعی و همچنین راه‌حل‌های مداخله در بحران مورد بررسی قرار می‌گیرد.

کنش در لغت به معنای عمل و کردار است و واکنش به عمل متقابل در مقابل کنش گفته می‌شود. متاسفانه اگر از حلقه پایانی آسیب‌های اجتماعی مانند قتل و تجاوز شروع کنیم، آنچه واکنش به این آسیب‌ها تلقی می‌شود بسیار احساساتی و گاه دور از هرگونه تخصص و خرد است. کاهش سطح دخالت‌های تخصصی و حرفه‌ای و ارائه اخبار گسترده با عناوین احساسی، نتیجه قابل تاملی غیر از تشویش افکار عمومی ندارد که در این خصوص باید با بهره‌گیری از تحلیل درست و سنجیده از وقایع، کنشگری مثبت اجتماعی را تقویت کنیم. یادمان نرود که در یک آسیب اجتماعی باید به هر دو طرف قضیه به دیده بررسی بنگریم. این روزها جای خالی صحبت از انگیزه‌ها و آسیب‌های محتمل بر قاتل ستایش که منجر به چنین قتل فجیع و شنیعی شده‌است، شدیدا به چشم می‌خورد. البته تا زمان مصاحبه عمیق بالینی با قاتل باید جدا از هرگونه اظهار نظر قطعی پرهیز کرد اما به طور کلی می‌توان موارد زیر را در انگیزه‌های قاتلان و متجاوزان برشمرد:

  • تجربه خشونت ساختاری که می‌تواند به شکل مورد تجاوز قرار گرفتن در دوران کودکی، تنبیه‌های بدنی شدید و تحقیر و آزار جسمانی و روانی؛
  • نبود آموزش‌های آموزش کافی و موثر در زمینه‌ امور جنسی، کنترل خشم و مهارت‌های زندگی، که منجر به فقدان قدرت تحلیل درست مسایل خواهد شد؛
  • انسانیت‌زدایی در مردان که غالبا در توسط ساختارهای مردسالارانه و خشونت علیه زنان به کار می‌رود؛
  • مصرف مواد محرک مانند شیشه؛
  • ابتلا به بیماری‌های روانی.

در مورد مقتول نیز می‌توان به فقدان آموزش‌های صحیح جنسی و آموزش‌های مربوط به حفاظت از بدن، قدرت نه گفتن و ساختاری شدن خشونت علیه زنان مهاجر و پناهنده اشاره کرد.

فراتر از کنش و واکنش: راه‌حل‌های اساسی و پیشنهادی

  • آموزش در سیستم‌های آموزشی : متاسفانه جای آموزش‌های صحیح جنسی، آموزش مهارت‌های زندگی، آموزش مهارت نه گفتن، آموزش حفاظت از خود و آموزش‌های مربوط به هویت‌یابی صحیح در مدارس ما خالی است، هرچند میزان این آموزش‌ها نسبت به گذشته افزایش یافته‌است اما به نظر می‌رسد جامعه به ایجاد واحدهای درسی بیشتر و رسمی‌تر نیاز مبرم دارد.
  • پیشگیری: شامل سه سطح پیشگیری و استفاده از مدل‌های جدید پیشگیرانه؛
  • درمان : توسط متخصصین و کارشناسان؛
  • تشکیل کمیته راهبردی آسیب: اما به نظر می‌رسد تشکیل یک کمیته راهبردی کنترل بحران متشکل از موسسات مردم نهاد، سازمان‌های دولتی درگیر آسیب‌های اجتماعی مانند بهزیستی و... ، دفاتر سازمان ملل در ایران مانند UNODC، از موثرترین راه‌کارهای مداخله در بحران باشد. جزییات این کمیته و طرح پیشنهادی اینجانب سال گذشته در روزنامه قانون به چاپ رسیده‌است.

تمام شد بحث من آقای دکتر مهربان سپاس

عبدالله مهربان:

سپاس فروان خانم چیت ساز گرامی،خسته نباشید

ضمن سپاس از تحلیل علمی و جامعه شناختی سرکار خانم چیت ساز در بخش دوم نشست به سراغ کارشناس دوم برنامه سرکار خانم شهپر شهرکی با تبیین روانشناختی خواهیم رفت. 

سرکار خانم دکتر شهپر شهرکی در یک نگاه:

 دانش آموخته ی رشته تخصصی روانپزشکی (اعصاب و روان ),دانشگاه علوم پزشکی شیراز و رتبه ی برتر بهترین پایان نامه در رشته های تخصصی پزشکی سال 1388 دانشکده ی پزشکی شیراز،عضو انجمن صرع ایران،عضو انجمن روانپزشکان ایران و حوزه ی پژوهشی :روانشناسی سیاسی و اجتماعی مي باشد.

 

 دکتر شهپر شهرکی:

 

 با عرض سلام و احترام خدمت دوستان و اساتید محترم.و عرض خسته نباشید خدمت دوست و همکار خوبم سرکار خانم چیت ساز.و با تشکر از جناب اقای دکتر مهربان .به علل روانشناختی حادثه ی اخیر می پردازم.

بررسی علل و عوامل روانشناختی قتل ستایش قریشی

صبح که از خواب بیدار می شویم و اخبار را مرور می کنیم وبه شبکه های اجتماعی متصل می شویم, تازه می فهمیم که خبرهای هولناک برای ملیت و مذهب و کشور خاصی تعریف نشده است.

خبر کوتاه و دردناک بود:ستایش شش ساله با ملیت افغانی مورد تجاوز پسر هفده ساله ی ایرانی قرار گرفته و همزمان به قتل رسیده است.

امیر:17ساله .از خانواده ای به ظاهر آرام .پدر کارمند بازنشسته و به شهادت اهل محل "امیر" همیشه پسری سر به زیر و آرام بوده است. در روز حادثه ظاهرا مهمان دار هم بوده اند.خواهر و فرزندان او.و ستایش هم به همین بهانه وارد خانه ی آنها می شود.بازی با خواهر زاده های امیر!

ستایش:6 ساله از هموطنان افغان .در ایران متولد و به شش سالگی رسیده است.پدر کارگر ساختمان.خانه ای که در آن زندگی می کنند به زور به 60 متر مساحت می رسد. و نیز خانه های اطراف آنها.محله ای پر جمعیت .

با توجه به رشته ی تحصیلی ام این خبرها را در شبکه های اجتماعی قدم به قدم رصد می کنم.در ابتدای امر تنها خبرگزاری ها و صفحات مجازی مربوط به افغانستان این خبر را پوشش داده و بعد از آن گلایه های آنها از ناامنی و چگونگی این اتفاق را بررسی و اطلاع رسانی کردند.پس از آن هموطنان خود ما نیز در صفحات و نظرات خود نسبت به این اتفاق ابراز انزجار و ناراحتی کردند و با هموطنان افغان اظهار همدردی نمودند.

آنچه که محتمل به نظر می رسد ,این جنایت با نقشه ی قبلی نبوده است.چرا که اگر اینطور بود ,امیر آنچنان دستپاچه و مضطرب از دوست خود کمک نمی خواست. معمولا قتل های بدو ن انگیزه ی قبلی ,این چنین فجیع و دردناک اتفاق می افتد ,چرا که قاتل سعی بر آن دارد که از جرم و جنایت و مقتول چیزی باقی نماند. اسید ,سوزاندن ,روش های دردناکی که قلب هر انسانی را می خراشد.

پس امیر در جایگاه قاتلی حرفه ای نیست .این جنایت قطعا معلول و نتیجه ی پیوستن عواملی ست که امیر تنها بوجود آورنده ی آن نبوده است.گرچه که امروز انگشت های نشانه به سمت او و خانواده اش همچون پیکانی تیز نشانه رفته است.

موضوعی که به نظر من در این مجال باید مورد تحلیل و بررسی جدی به لحاظ روانشناختی قرار بگیرد ,علل و عوامل ایجاد خشونت در امیر به عنوان عامل قتل و نیز بررسی چگونگی آموزش به فرزندان در خصوص برقراری ارتباط با جامعه و اطرافیان.چیزی که شاید ستایش شش ساله از آن مهارت محروم بوده است.

خشونت به هر عملی که بطور عمدی به منظور وارد کردن آسیب به دیگران انجام گردد,اطلاق می شود.اعمال خشونت آمیز معمولا شامل ستیزه جویی,تجاوز به عنف,سرقت و دیگر کشی ست.

جالب توجه است که بر اساس آمار مردان بیش از زنان قربانی اعمال خشونت بار می شوند که شاید از نگاه بیرون خلاف این آمار مورد انتظار باشد.

بر اساس کتابچه ی تشخیصی DSM اختلالات روانپزشکی که بیش از همه با خشونت همراه هستند عبارتند از :اسکیزوفرنیا و اختلال دوقطبی به خصوص در فاز مانیا یا شیدایی بیماری,مسمومیت با الکل و داروها ,ترک الکل ,اختلالات شخصیت که با خشم و ضعف کنترل تکانه مشخص می شود,نظیر اختلال شخصیت مرزی و ضد اجتماعی,و در آخر اختلالات شناختی .

سابقه ی اعمال خشونت بار در فرد انجام دهنده ی عمل باید بررسی شود ,چرا که بهترین عامل پیش بینی اینگونه رفتارها در آینده است.

ریسک فاکتورهای اعمال خشونت بار:

1_اظهار بیمار 2_طراحی یک نقشه ی خاص 3_دسترسی به وسایل 4_جنسیت مذکر 5_سنین 15 تا 25 سالگی 6_وضعیت اقتصادی اجتماعی پایین ,ضعف دستگاههای حمایت اجتماعی و بروز اخیر عوامل فشار روانی.

سایر عوامل :سابقه ی در معرض قرار گرفتن خشونت دوران کودکی ,شرح حال شب ادراری,بد رفتاری باحیوانات در دوران کودکی ,و سابقه ی خانوادگی خشونت.

باید توجه داشت که خشونت از همان ابتدای حیات بشر و در طول تاریخ به اشکال مختلف وجود داشته و امروزه هم جلوه های مدرن آن به چشم می خورد.

همیشه در تبیین علّی خشونت بر دو وجه غریزی یا زیستی و اکتسابی آن تاًکید شده است.

بسیاری از صاحبنظران پرخاشگری را امری ذاتی انسان دانسته اند که شواهد باستان شناختی نیز آن را تاًئید می کنند.
✅ جمله ی معروف هابز که" انسان گرگ انسان است " موًید این نظر است.
امروزه هم از کشف ژن خشونت سخن می رود و رابطه ی میان رفتارهای ضداجتماعی و نقص های ژنتیک مورد بررسی قرارگرفته و مثلاً گفته می شود که نقص ژنی مربوط به آنزیم مونوآمین اکسیداز آ (MAOA) منجر به تخریب برخی از میانجی های عصب-شیمیایی مغزی مانند سروتونین می شود که در ایجاد آرامش و خونسردی انسان نقش دارد و تخریب بیش از حدّ این موّاد احتمال بروز واکنش های هیجانی و خشن ناگهانی در برابر محرک هایی مانند ترس و یا تهدید را بیشتر می کند.

در مقابل تردیدی نیست که خشونت نیز مانند سایر رفتارها قابل یادگیری است و صبغه ی اکتسابی دارد.

تاًثیر فرهنگ و یادگیری بر خشونت چنان بارز و مشهود است که هر گونه مواجهه با این پدیده بدون توجه به شالوده های فرهنگی و اجتماعی ناکارآمد خواهد بود و اصولاً در یک چهارچوب فرهنگی و با توجه به عوامل محیطی است که خشونت معنا می شود.
بنابراین در کل می توان گفت که ممکن است نقص ژنتیک تفنگ را پر از گلوله کند ولی کشیدن ماشه بر اثر عوامل محیطی روی می دهد.

می گویند عشق عشق می آورد. بر همین منوال می توان گفت خشونت خشونت می آورد.مارتین لوترکینگ می گفت:"خشونت غیراخلاقی است زیرا که از نفرت ونه از عشق ناشی می شود.خشونت جامعه را ویران و برادری را نا ممکن می سازد." او خود قربانی ترور یا خشونت کور ضاربی شد که تاًمل در پیشینه ی خانوادگی وی تا اندازه ای روشن کننده ی پاسخ پرسش شماست.
همانطور که عشق در خانه آموخته می شود خشونت هم از عواملی است که فضای خانوادگی را مسموم و این مسمومیّت را به جامعه منتقل می کند.در حقیقت اگر ما بخواهیم جهانی صلح آمیز داشته باشیم مهم ترین گام دراین راه مبارزه با اعمال خشونت در خانواده است.منشاء خشونت چه غریزی و چه اکتسابی باشد اصلی ترین راه مقابله با آن جلوگیری از نهادینه شدن این پدیده در کودکان است.همین جا لازم است اشاره کنم همانطور که پرخاشگری وجه غریزی دارد بسیاری از ویژگی های مثبت انسانی مانند صلح جویی و میل به تعاون و همکاری با دیگران نه تنها در انسان بلکه در حیوانات نیزاز جایگاه غریزی برخوردار است.همان طور که یافته های باستان شناختی به وجود خشونت از ابتدای حیات بشر اشاره دارند ، شواهدی نیز دال بر وجود صلح جویی به عنوان یکی از ویژگی های اولّیه انسان ارائه می کنند. بنابراین ذهن و روح کودک بهترین کارگاهی است که در آن می توان با اعمال عشق و محبت و روش های تربیتی مناسب خشونت را محدود و مهار کرد. متاًسفانه خشونت خانگی یعنی پدیده ای که در کشور ما هم شیوع فراوانی یافته است علاوه بر این که منعکس کننده ی واقعیت های تلخ جامعه مانند فقر و بی توجهی است از بابت آینده و نقشی که خشونت در آن دارد نیز هشداردهنده است. کودک درسی را که در خانه و مدرسه یاد می گیرد در جامعه پس می دهد.
بر اساس تحقیقات به عمل آمده تقریبا 91 درصد جوانان مجرم از اختلالات عاطفی شدید و احساس حقارت و حسادت و کشمکش های عمیق درونی مربوط به انضباط خانوادگی رنج میبرند.

دو دیدگاه مهم روانشناختی :

1_فروید

ازنظر فروید اگر حاصل تربیتی کودکی ,ضعف سوپر ایگو "فرامن" باشد ,زمانی که طفل به حد جوانی برسد و بتواند آزادانه با اجتماع روبرو شود و به دلخواه اعمالی انجام دهد ,دیگر سوپر ایگویی که بخواهد به او هشدار دهد ,قدرت لازمه را ندارد.

در نتیجه یک حالت عدم تبعیت و لجام گسیختگی در او پدیدار می شود و در برخورد با اجتماع به سازش نایافتگی و اعمال غیر قانونی و غیر اخلاقی و بوجود آوردن شرایط بزهکاری منجر می شود.

2_آدلر

"آدلر" معتقد است که نقص بدنی ,ناز پروردگی ,کودکان به خود رها شده که بر اثر جدایی والدین و غفلت آنها از راهنمایی و تشویق محروم بوده اند,مفاهیمی نادرست از جهان می یابند و در بزرگسالی دشمن احتماع می شوند و شیوه ی زندگی آنها زیر سلطه بردن و نیاز به انتقام جویی خواهد بود.
از طرفی کودکی که از مربیان و سرپرستان خود خشونت دیده ,در جوانی برای رسیدن به متظور خویش ,با دیگران به خشونت رفتار می کند.

یکی دیگر از عوامل خانوادگی در ناسازگاری رفتاری نوجوان ,کیفیت جذب و پذیرش خانواده ی وی در اجتماع است.
خانواده ای که خود به خوبی در اجتماع جذب نشده است ,چگونه می تواند فرزندانی سازگار با محیط تربیت کند ؟

دیدگاه روسو:

به عقیده ی "روسو " انسان فطرتا نیک است و بدی مولود وضعیت اجتماعی و تربیت است.

استحاله ی بشر تنها در جامعه و بدست جامعه است.ایراد اصلی جامعه نابرابری است,نابرابری اجتماعی ست که موجود ستمگر و بنده ی خبیث و تیره بخت می آفریند.

گاهی بزهکاری را می توان بر اساس تضاد فقر و ثروت تعریف کرد.بحران اقتصادی در جرم و محرمیت نوجوانان اثر فراوان دارد.

محل سکونت ,در پرورش روحیه ی جنایت می تواند موثر باشد.در شهرهای بزرگ دنیا ,جرم در محلات ویژه ای تمرکز دارد.در چنین محیط هایی که جرم زا هستند ,کودکان بعدها با تقلید از بزرگسالان بعدها راه آنان را می پیمایند.

و اما درباره ی علت روانشناختی قربانی

✅ کمبود محبت و نوازش ,خفت,و تحقیر در بسیاری از دختران سبب می شود که برای جبران آن فریب افراد چاپلوس را بخورند و به انحراف کشیده شوند.

✅خانواده هایی که جاهل ,متعصب و یا فاقد معلومات کافی برای آموزش فرزند هستند ,راه را برای انحراف های جنسی فرزندان هموار می کنند.بطور خلاصه می توان گفت : به جای آموزش معرفت جنسی درست ,یک اخلاق سانسوری می تواند در انحرافات جنسی موثر باشد.

انشالله هرگز شاهد بروز و ظهور پدیده های این چنینی نباشیم.

دکتر شهپر شهرکی (روانپزشک و رواندرمانگر)

✅رفرنس های بخشی از یادداشت

1_درسنامه ی تشخیصی کاپلان سادوک
2_مقاله ی خشونت. دکتر معتمدی
3_روانشناسی شخصیت تالیف دکتر کریمی

آقای دکتر مطالب من به اتمام رسید.ممنونم از حوصله ی دوستان

عبدالله مهربان:سپاس و خسته نباشد خانم دکتر شهركي گرامی. ممنون از تحلیل ارزشمندتان

 

بخش اظهار نظرات و سوالات شرکت کنندگان در بحث:

 قدرت احمديان:با سپاس ار مطالب ارائه شده،اصل مساله کمتر بحث شد.فکر میکنم اینجا در مساله ستایش ما با پدیده"سرکوب غرایز"مواجه هستیم.اجازه ظهورو بروز منطقی و آرام غرایز نمیدم لذا در فرصتی فاجعه ای ایجاد میکنه.نظر خانم دکتر چیست در این باب؟

بهاره چیت ساز:در مورد سرکوب غرایز درست اشاره کردید .متاسفانه در جامعه ما هنوز والدین به شیوه های صحیح آموزش جنسی به فرزندان مسلط نیستند و بسیای به دلیل تابوهای حاکم از آن چشم پوشی میکنند در صورتی که طبق نظریه روانکاوان دو مرحله تناسلی و مقعدی تا قبل از شش سالگی در کودکان ظهور میابد که کودک حتی دست به خودارضایی ممکن است بزند .به نظر میرسد نبود این آموزش ها و نبود آموزش حفاظت از بدن و خود میتواند آسیب های جدی این چنینی ایجاد نماید.

دکتر شهپر شهرکی :جناب احمدیان .من فکر می کنم که تنها سرکوب غرایز نمی تواند مسوول این اتفاق باشد ,گرچه نقش مهمی دارد.به عنوان درمانگر باید مصاحبه ی تشخیصی در مورد امیر بطور کامل انجام شود.

 قدرت احمديان:موافقم که باید مصاحبه تشخیصی صورت پذیرد.اما در کل فکر میکنم مساله سرکوب غرایز که سوروکین در روانشناسی اجتماعی مطرح میکند مهم است.نهادهای اجتماعی ما بجای آنکه راه گشای غرایز باشند سرکوب گر غرایزند.غریزه را نمیتوان سرکوب کرد زیرا به شکلی خود را بزنمود میکن از جمله قتل

دکتر شهپر شهرکی :آقای دکتر احمدیان همانطور که می دانیم غریزه ی جنسی می تواند هم منشا بروز عالی ترین نمودارهای ذوقی و هنری باشد و هم منشا بسیاری از جرایم.به نظر من مهم این است که شرایط چگونه برای این غریزه فراهم شود

مردانپور:سلام خدمت مدیر گروه ،ریس جلسه وکارشناسان عزیزموضوعی که در این بحث اصلا بهش پرداخته نشدتاثیر ژنتیک میباشد که شاید جایگاهی بالاتر از محیط وتربیت داراست.

بهاره چیت ساز:با سلام . دقیقا در مقاله ی من به ژنتیک اشاره شد . در بازخوانی فردی و خانوادگی :
"ژنتیک": تحقیقات نشان داده‌است که از هر 1000 مجرم ، تنها ژن یک نفر از آن‌ها با مردم عادی متفاوت است،
تربیت و آموزش: میزان تربیت‌پذیری و تاثیرپذیری کودکان ونوجوانان از رفتارهای نابهنجار والدین و میزان درونی کردن فرد از ارزش‌های ناصحیح یا غیر اخلاقی خانواده: به طور خلاصه، قرار گرفتن تحت تاثیر هنجارها و ارزش‌های ناسالم می‌تواند زمینه‌ساز قطعی آسیب‌های جدی روانی و اجتماعی شود.

اقبال شفيعي: سلام به خانم دکتر شهرکی و خانم چیت ساز. به نظرتون گذاشتن کارگاه های اموزش مسائل جنسی برای نوجوانان و جوانان به صورت مجانی و فراگیر راه حل اساسی نیست؟؟؟

دکتر شهپر شهرکی :سلامِ راه حل اساسی نیست ولی فوق العاده کمک کننده است.این اتفاق موضوعی چند وجهی ست.

بهاره چیت ساز:به نظر میرسه لزوم آموزش صحیح مسایل جنسی باید هم در خانواده و هم در سیستم آموزشی و هم در رسانه های اجتماعی و شبکه های ارتباطی کشور بیشتر لحاظ شود.

چالاك آبروي:درود سپاس فراوان خدمت مدیرمحترم گروه وکارشناسان محترم..سوال من ازخانم چیت ساز..ازبین عواملی که اشاره کردید یعنی عوامل اقتصادی، فرهنگی وخانوادگی کدام یک نقش بیشتری دربروز رفتارهای نابهنجاراجتماعی دارند؟؟؟

بهاره چیت ساز:درود . طبیعتا در میان عوامل فقر مادی و فرهنگی نقش به سزا تری را ایفا میکنند

روژمان:تشکر از برنامه وهردومهمان بزرگوار.سوال ازخانم چیت ساز؛
دیدگاه رابرت مرتن در خصوص کژکارکردهای اجتماعی این است که درصورت نبود کانال مشروع برای دستیابی به اهداف وووجودشکاف بین این دو، ناهنجاری اجتماعی رخ میدهد. به نظر شما آیا مورد زیر قابل تطابق با این رویکرد می باشد؟چراکه درکشورما برخی از کانالها بذای ارضای عواطف،هیجان،ونیازهای جسمی وجنسی مسدود ونامشروع تلقی میشوند.
وسوالی از خانم دکترشهرکی؛از دیدگاه اسلام،انسان لوحی سفیدوپاک است واین شرایط جامعه اس که او راآلوده میکند. همانطور که اشاره داشتید، رفتارهای خشونت آمیز،طبق تحقیقات علمی انجام شده مبتنی بر وجود ژن های خشونت درانسان است.تطابق این دو دیدگاه چگونه امکان پذیراست.وآیا اگر شرایط روانی واجتماعی بزهکار در وقوع جنایت وجرم تداخل دارند،از لحاظ کیفری چگونه قصاص اصولی خواهدبود؟

بهاره چیت ساز:در مورد کژکاری های اجتماعی :میتواند باشد تاثیر گذاری اما تعمیم کلی به هر شرایطی و هر نوع آسیبی

دکتر شهپر شهرکی :انسان مانند سایر موجودات زنده اسبر برنامه ی وراثتی خود می باشد.اما این جبر زیستی یک جبر کور و مختوم و تغییر ناپذیر نیست.من کارشناس مسایل شرعی نیستم .اما آن لوح سفید ساید به لحاظ اخلاقی بیان شده است .نمی دانم.ولی برنامه ی وراثتی ما تحت تاثیر عوامل اجتماعی ست.

سرمست:سلام وعرض خسته نباشي خانم دكتر همه اين مورد را عرض فرموديد دختر مورد تجاوز ٦سال داشته فكر نميكني   كمي تمام نظريه هاي علمي را بهم   ريخته

دکتر شهپر شهرکی:به چه لحاظ فرضیه ی علمی بهم ریخته است ؟اگر منظورتان کمی سن قربانی ست که باید عرض کنم که این مورد اتفاق نادری نیست.

شلير:بعد از عرض خسته نباشید سوال از خانم چیت ساز:البته از دید من جایگاه امیر و ستایش به ترتیب قاتل و مقتول نیست بلکه هر دو مقتول و معلول علل و عوامل فراوانی هستند که خانم چیت ساز در بالا به طور کلی به همه آنها اشاره کردند ولی بعد از مطالعه پستها ناخودآگاه این نتیجه در ذهن من نقش بست که قطعن انسانی که مبرا از تمام این عوامل ژنتیکی - وراثتی، اینهمه ابعاد مختلف آسیبهای خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و ... باشد نمیتواند وجود خارجی داشته باشد و اگر هم باشد تازه باید رفت دنبال آمار و احتمالات و آزمایشات ژنتیکی و ... . پس وقوع چنین جنایاتی در جامعه را باید یحتمل دانست و طبیعی قلمداد کرد؟

بهاره چیت ساز:من متوجه نشدم شما غیر از دو عامل ژنتیک و وراثت و محیط و یادگیری حاصل از محیط فاکتور دیگیی را برای موجودیت در نظر میگیرید ؟ طبیعتا این عوامل به شکل عمده و زیرشاخه های آن ها به شکل جزیی تر در ساخت شخصیت افراد تاثیر دارد.اما طبیعی شمردن این گونه جنایت ها خطای بزرگی است . زیرا حتی اگر ژن ها را نتوانیم تحت کنترل در آوریم تاثیر محیطی با آموزش و مشاوره قابل جبران است.

ريحانه:با سلام و سپاس از ارائه دهندگان محترم،پسري كه به نقل از والدين خود آرام بوده و مشكل رواني و رفتار خشونت آميزي نداشته به يكباره چه اتفاقي افتاده كه دست به اينكار تاسف بار زده؟ان هم با دختري كه هم بازيش بوده و خانواده ها دوستان نزديك بودند.
شايد بتوان سركوب غرايز را يكي از عوامل تجاوز دانست اما با اسيد سوزاندن را چطور ميتوان تحليل كرد؟

بهاره چیت ساز:دلایل متعددی ممکن است این واقعه را عمق بخشیده باید مانند جنون آنی ، اختلال شخصیت ضد اجتماعی یا بیماری های سادیسمی و اختمال قوی تر مصرف شیشه یا یاد آوری خاطره ی خشونت های ساختاری تحمیل شده بر وی و آرام سازی تقابلی با خشونت .  حتی گاها ارضای امیال جنسی با خشونت طلبی و در حین خشونت و...

دکتر شهپر شهرکی:سلام.لزوما سر به زیر بودن نشانه ی سلامت روان نیست.استفاده از اسید عملی فوق العاده تکانشی بوده که به نظر میرسد در قالب برخی از اختلالات روانپزشکی قابل توضیح است.

مصطفي رحيمي:تبعیض، مفهومی آشنا برای ما افغانستانی‌های مقیم ایران بوده... همانطور که میدانید، 2 سال قبل هم با چنین پدیده‌ای، قربانی‌ای به نام «هادی قاسمی» داشتیم اما فرق میان‌شان در مکان کشتار صورت گرفته، بوده و بس!سعی بر اسیدپاشی از سوی مقتول، بیخیالی طی کردن دستگاه قضایی و حتی سرباز زدن از اجرای حکم قصاصی که خانواده قربانی خواستارشان بوده و درنهایت جلوگیری از عدالت‌خواهی برای هردو عزیز از دست رفته؛ در کل هیچ تفاوتی نیز میانشان نیست...نگاه تبعیضانه و عقده‌ای آمیز به انسان «افغانی» عامل وقوع چنین فجایعی نیست؟یا اگر قضیه هادی قاسمی بطور نه مرموزانه و سانسور شده، حل و فصل میشد؛ باز هم شاهد قتل «ستایش قریشی» بودیم؟

بهاره چیت ساز:آقای رحیمی ابتدا باید خاطر نشان کنم  افغانی  واژه ی صحیح در کاربرد ملیت افغان های عزیز نیست . افغانی واحد پول است ، بهتر از واژه ی افغان استفاده کنیم. در مورد سوالتان روزانه به دخترهای دیگری هم ممکن است تجاوز شود که خیلی اوقات خانواده از ترس آبروریزی و هتک حرمت حتی به پلیس گزارش داده نمیشود اما در موردی که اشاره کردید با شما نظرم متفاوت صرفا تنبیه و اعدام یا مجازات باعث گرفتن درس ادب و تکرار نشدن جنایت نمیشود و این موضوع در مورد پناهنده یا غیر پناهنده به نظر متفاوت نمیرسه

فردين:طبق نظریه مندل انسان از دو ساحت تاثیر می پذیرد؛
محیط و وراثت.توارث ژنتیکی معلوم است.محیط هم شامل خانواده و جامعه است.میخواستم بدانم سهم فقر فرهنگی در بروز جنایتهایی از این دست بیشتر است یا فقر اقتصادی؟ درصد چنین جنایتهایی در مناطق فقیر بیشتر است یا بیشتر دیده میشود؟ ( در ایران و دیگر مناطق جهان).ایا از هیپنوتیزم میتوان در واکاوی ریشه‌های این جنایت بهره برد؟ سپاس از اساتید محترم.لطفا خانم دکتر شهرکی جواب دهند.ممنون.

دکتر شهپر شهرکی:سوال بسیار خوبی ست.به نظر می رسد که فقر فرهنگی نقش مهم تری را بازی در ایجاد جرم و جنایت بازی می کند .واز طرفی اینگونه جرایم در مناطق پر جمعیت و نه لزوما فقیر بیشتر است.هیپنوتیزم در صورتی موثر است که نوع شخصیت فرد مجرم برای این درمان مناسب باشد.

خسروي:با سلام و تشکر از بحث دو عزیز که خیلی هم مورد توجه رسانه هاو افراد متخصص و غیره..  قرار گرفت.... ضمن تشکر بابت بررسی چالش ها و ضعف و ها و علل و چرایی این اتفاق موضوع ،  راهکار عملی و پیشنهادی شما به مخاطبان چیست!؟

بهاره چیت ساز:راهکارهای عملی پیشنهاد شد از آموزش تا تشکیل کمیته راهبردی بحران اما به شکل ملموس تر راهکارهای عملی به دو بخش قبل از واقعه و بعد ارز واقعه تقسییم میشود . درمورد پرونده ی قتل ستایش چون ما در بعد از واقعه بسر میبریم بهتره اینجا راهکارهای پش از واقعه بررسی شود . ضمن خالی بودن جای کمیته راهبردی و عدم حضور فعال مرجع حقوق کودک در این واقعه راهکار عملی دخالت کارشناسانه ی سازمان های مردم نهاد و کارشناسان برای واشکافی این موضوع که امروز بعداظهر بعد از گذشت بیش از ده روز صورت گرفت. مصاحبه ی عمیق بالینی با قاتل برای کشف انگیزه ی وی و اطلاع رسانی به مردم ؛ همچنین لزوم پی گیری پرونده به شکل جد از سوی مسیولین قضایی و مهم تر از همه پایش و ارزشیابی نتایج به دست آمده از این واقعه برای تدوین برنامه های پیشگیرانه و آموزشی است

سهيلا هاشمي:از بحث ملیت بین قاتل و مقتول اگر خارج شویم، سوالی دیگر طرح میشود که چرا این پسر هفده ساله با یک دختر شش ساله هم بازی بوده است؟ و بعد چرا دختری را برای رابطه ی جنسی اش انتخواب کرده است که هنوز به بلوغ جسمی نرسیده است؟ممنون میشوم اگر کارشناسان محترم جواب این سوال بنده را بدهند.

بهاره چیت ساز:به نظرم میرسه توی این بحث لزوم هویت زدایی از این ماجرا واقع بینانه تر استدر محله های حاشیه ای مانند ورامین ، پاکدشت و.. حتی در مدارس کودکان کار و کودکان افغان لزوما افراد هم سن کنار هم بر روی یک نیمکت نیستند .. فرد 12 ساله همکلاسی فرد 7 سالهو گاها ممکن است به دلیل فقدان مکان آموزش از دو جنس بر یر کلاسها حضور داشته باشند . پس این مساله باید در بافت اون منطقه در نظر گرفت شود . کودک آزاری و خشونت های ارضای جنسی با کودک همونجور که اشاره شد از آسیب های نوپدید است .

دکتر شهپر شهرکی:خیر .همبازی نبوده اند.تنها همسایه بوده اند و آسنای خانوادگی .و مسلم است که ستایش به او اعتماد کرده است.

مرتضي:سلام ممنون از روال خوبتون در بحث از مسایل مختلف،هر دو سوالم از خانم چیت ساز هست.با توجه به دسته بندی های مختلفی که از اسیب های اجتماعی و دلایل مختلفش ارایه دادیندر مورد این مورد خاص این دسته بندی ها چقد میتونه واقعا قابل تطبیق باشه و چقد محتمله اصلا نیاز به بررسی موردی بدون توجه ب اون پیش فرضای نظری داشته باشه (یعتی دلیلی غیر از اون نظریه های مطرح شده داشته باشه)و سوال بعدی م کلی هست:کلا ارتباط بین مفاهیمی مث مهاجر افغانی، فقر و جرم و جنایت چی هستو ایا بنظرتون رابطه خاصی بین این مفاهیم برقراره؟ایا این مهاجرین عزیز بیشتر عامل به جرم اند تا قربانی جرم؟

بهاره چیت ساز:دوست اول سوال اولتون در پاسخ ها به پرسش دوستان پاسخ دادم . سوال دوم سوال زیبایی است ، عموما پناهندگان در تمام دنیا با کمی اقماض وضعیت نابرابری در کار و تبعیض در خدمات اجتماعی و ... را احساس میکنند . اما این عوامل لزوما به تنهایی باعث وقوع جرم نمیشه . تجربه ی کار من نشون داد که این افراد به شکل بارزتری در معرض اسیب اجتماعی مانند مواد /ایدز ، کار کودک و ... هستن اما درموارد عمیق تر قتل و جنایت بدین شکل به نظر میرسه ریشه ها بنیادی تر باشه  وپناهندگی یا قومیت  در اسیب رساندن یا مورد آسیب واقع شدن یک مورد از ده مورد میباشد که در هر کیس باید میزان تاثیرگذاری این فاکتور جداگانه سنجیده بشه

جليليان:دکتر شهرکی تاثیر رسانه ها و به ویژه فیلم و سینما چطور هست ؟یکی از سریال های بسیار محبوب جوانان و نوجوانان حاضر سریال خارجی بلک لیست است که در آن انواع قتل ها و حتی همین اسید ریختن به راحتی توسط قهرمان فیلم صورت میگیره

دکتر شهپر شهرکی:سلام.قطعا الگوپذیری و تقلید در نوجوانان و جوانان نقش بسیار مهمی را بازی می کند.این الگو می تواند بصورت مثبت یا منفی نقش خود را بازی کند.ممنون از توجه به این موضوع

آز:خانم دکتر شهرکی به نظر شما یعنی یک دختر ۶ساله هم مقصره که بهش ظلم شده؟! تجاوز به یه دختر ۲۰ یا ۳۰ یا ۴۰ساله با یه دختر ۶ساله یکیه؟!؟

دکتر شهپر شهرکی:مسلما نوع جرم فرق می کند.

فرشته:باسلام خدمت تمام اساتید.همگی شما بزرگواران دارید در مورد انگیزه قتل صحبت و اظهار نظر میکنید.بنظر شما یک نوجوان هفده ساله نسبت به یک دختر شش ساله که هم همسایه و هم آشنا بوده و از قرار معلوم هیچ مشکلی هم باهم نداشتندچه انگیزه ای میتونه داشته باشه به غیر از یک لحظه وسوسه ی شهوانی دوران نوجوانی که قطعا اون لحظه به دلایلی(فضای تربیت خانوادگی و محیط زندگی و در دسترس بودن فضای مجازی پر از....) برانگیخته شده و علت اصلی این فاجعه رو به وجود آورده.بنظر میاد در این بین پرسیدن این سوال که جناب قاتل هفده ساله انگیزه تون از قتل چی بوده بی معنی.ترس و دستپاچگی از کاری که انجام داده باعث شده که ستایش به قتل برسه.

بهاره چیت ساز:نوجوان 15 ساله بود جواب علت و انگیزه قتل در پرسش های دوستان دادم اما حتی نکته ی دیگر که خیلی احتمالش نسبت به عوامل دبگر ضعیف به نطر میرسه آسیب های اجتماعی  نو پدید مانند ارضای تمایلات جنسی با خشونت را هم میتواند به علت هایی که بالا اشاره کردم اضافه کرد

 آرزو امامي:اگە دستپاچگی بودە،اسید و از کجا آوردە،کە حتی بە فکر از بین بردن جسد با اون بیفتە، اینجور مواقع از روشهای دیگە برای پنهان کردن استفادە میشە

دکتر شهپر شهرکی:من فکر می کنم اسید چیز غیر قابل دسترسی نیست .البته منظور من بیشتر نوع. کار است .یعنی تعجیل در نابودی مورد جرم است .به نظرم این کار آنقدر بی برنامه بوده که در خانه ای که پر از مهمان بوده قصد تجاوز داشته.می توانست ستایش را به محیط خلوت و دور از دسترسی ببرد.

نقطه:به نظر شما رفتن مردم داخل خیابان و شمع روشن کردن درست هست ؟؟

بهاره چیت ساز:خیر با تجمع مخالف بودم  - من با واکنش های احساسی و به دور از منطق در بافتار اجتماعی موافق نیستم . ما میبینیم سفیر افغانستان هم حتی خواسته بود که این تجمع برگزار نشه ، فارق از احساسات کنجکاوی، همردی مزمن و خشم میتواند باعث واکنش های هیجانی این چنینی شود که نتیجه ی آن بازداشت خواهد بود

عبدالله مهربان:

جا دراد تشکر ویژه ای داشته باشیم از کارشناسان محترم برنامه که وقت و دانش خویش را با ما به اشتراک گذاشتند و از دوستان و همراهان گرامی، اساتید بزرگوار و پژوهشگران گرانقدر و صاحبان قلم و اندیشه سپاسگزاریم که ما را با حضور خویش دلگرم و سوالت علمی خویش برنامه ما را غنی تر و تا این لحظه از شب همراهمان بودند. امید که برنامه امشب مفید واقع شده باشد. تا برنامه ای دیگر همه شما را به ایزد منان می سپارم.

نظرات
رضا
| |
2018-04-18 17:53:00
فلسفه جنایت

« جنایت » به لحاظ لغت از ریشه « جن » است پس معنای لغوی آن جن زده گی تا سر حد فعالیت

و به سر انجام رسیده گی می باشد لذا غایت جنون می باشد.

جنون یعنی رسوخ جن در نفس آدمی. پس ھویت و اراده و ھوش و روح فرد بایستی در خویشتن نباشد و

در جای دیگری مقیم شده و مسخّر گشته باشد در یک شی ( تلویزیون، کامپیوتر،اتومبیل...... ) و یا یک

فرد دیگری (ھمسر یا معشوق). و امّا نفس خود آن شی یا فرد کجاست؟ در توست و تو را به تسخیر

آورده است و درجھت اھداف خود تحت فرمان گرفته و بھرکاری وامیدارد. پس جن تو بواسطه نفس آن فرد

یا چیز دیگر بر تو رخنه می کند. زیرا اجنّه ھمواره از وجود انسان بعنوان یک وسیله استفاده می کنند.

ھر جنایتی بخاطر تصاحب و تملک چیز یا کسی انجام می گیرد. زیرا فرد از خود – بیگانه در قحطی وجود

است و می خواھد از طریق تصاحب یک چیز دیگری احساس وجود نماید. چنین واقعه ای معمولاً تحت

« عشق » تقدیس می شود و لذا ھر جنایتکاری عشق را علت بدبخت شدن خود می داند. در اینجاعنوان

عشق نام مستعار جنون است که جنایت را ممکن می سازد.



از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد سوم ص71

https://t.me/ensanchist
آخرین اخبار