کد خبر: 10220
تاریخ انتشار: 22 شهریور 1398 - 19:10
گفت‌وگو با جواد ملکشاهی
زمانی به دلیل کُرد بودن، زمانی به دلیل شیعه بودن و زمانی به اتهام ایرانی بودن داغ تاراج اموال، آوارگی، کشتار و نسل کشی در انفال را دیده‌اند آنها کسی نیستند جز کُردهای فیلی ...

 

فراتاب - گروه بین الملل: اوایل سال 1980 همانند هزاران کُرد فیلی دیگر، به بهانه اینکه اصالت ایرانی داریم زندانی شدیم. پس از یک ماه مادر و برادرم به ایران فرستاده شدند و من را همچنان در زندان بغداد نگه داشتند. بعد از گذشت 2 ماه من را نیز به ایران فرستادند. به ایران که آمدم هیچ روزنه امیدی نداشتم و انگار تنها، سلولم تغییر کرده بود آن هم به خاطر اینکه نمی دانستم چگونه باید در کشور غریب مادر و برادرم را پیدا کنم. در خیابان های قصر شیرین نا امیدتر و پریشان تر از همیشه راه می رفتم که ناگهان مردی را که در بغداد با ما همسایه بود دیدم. همین که من را دید بعد از سلام و احوالپرسی گفت خوب شد دیدمت،, وقتی دلیلش را پرسیدم در جواب گفت: مادر و برادرت را در اردوگاه ازنای لرستان دیده ام. با شنیدن این خبر انگار نور امیدی در دلم روشن شد. اما این خوشحالی زیاد طول نکشید. آخر نه پولی داشتم نه اصلا می دانستم چگونه باید به ازنا بروم و نه حتی یک کلمه فارسی بلد بودم. انگار دنیا روی سرم خراب شده بود و در زیر آوارش حتی نمی توانستم نفس بکشم. در عرض چند روز توانستم از کسی 100 تومان قرض بگیرم و با هر سختی که بود خود را به ازنا برسانم.

به محض اینکه مادرم من را دید تنگ نفس شد و از هوش رفت. هیچگاه در زندگیم انقدر نترسیده بودم. فکر کردم مرده است. بعد از اینکه کمی آب به صورتش پاشیدند به هوش آمد. تا دو روز مدام گریه می کرد. انگار باورش نمی شد دوباره من را دیده است. مدام می گفت محال است تو جواد باشی. آخر دو ماه پیش جواد را در زندان کشته اند. این یکی از هزاران خاطره تلخی ست که کردهای فیلی در طول زندگی خود تجربه کرده اند. کردهای فیلی جزئی جدا نشدنی از ملت کرد هستند که صدها سال در منطقه وسطیعی میان بغداد و دشتها و کوههای کردستان، زندگی کرده اند. در هر دو سوی مرز بین ایران و عراق، از خانقین در شمال عراق تا علی غربی در جنوب و در ایران هم در استان هایی مانند ایلام و کرمانشاه و لرستان ساکن هستند. هم اکنون در تهران و بغداد پایتخت دو کشور تعداد قابل توجهی از کردان فیلی ساکن هستند. هر چند آمار دقیقی از کردهای فیلی در دست نیست اما تعداد آنها حدودا 3 میلیون نفر تخمین زده می شود.


مروری بر تاریخ پر فراز و نشیب کردهای پهله ای (فیلی)
با رجوع به کتب تاریخی می توان مشاهده کرد که کردها در بنیاد نهادن شهر بغداد در سال 762 مشارکت داشته اند و در زمان خلافت عباسی کردهای فیلی (پهله ای) به ریاست ذولفقار موصلی از 1623 تا 1629 هجری قمری از کرکوک تا بصره حکمرانی کرده اند. از سوی دیگر بخشی از بنیانگذاران حزب دمکرات کردستان (عراق) در سال 1946 در بغداد بودند. اگر چه تقریبا از بعد از جنگ جهانی دوم کردهای فیلی شهروند درجه دو این کشور به شمار می آمدند اما توانستند با وجود فشارهای موجود بخش خصوصی در تجارت را در بغداد در دست بگیرند و در سیاست هم بسیار موثر باشند. از سوی دیگر کردهای فیلی در هنر و ورزش هم بسیار موفق بودند و به وضوح می توان حضور آنها را در شعر و نویسندگی و خوانندگی و تئاتر و زمینه های مشابه مشاهده کرد.

از آنجا که کردهای فیلی شیعه مذهب بودند و به دلیل تنفر صدام از آنها و چون در اقتصاد و سیاست هم نقش موثری داشتند و حزب بعث در به دست آوردن حمایت آنها شکست خورده بود مورد غضب حزب حاکم قرار گرفتند و در همین راستا در سال 1980 قانونی را تصویب کردند که در روزنامه الوقایع العراقیه شماره 2776 هم به چاپ رسید که بر اساس آن هر شهروند عراقی که اصالتا بیگانه باشد هویت عراقی از وی سلب شده و شناسنامه عراقیش باطل می شود. این قانون سرآغازی برای حمله وحشیانه به کردهای فیلی بود که از بازرگانان بغداد شروع شد. به این صورت که تمام ثروت و دارایی هایشان را مصارده کرده و آنها را به اتهام اینکه اصالتا ایرانی هستند به زور به ایران فرستادند. آمار کردهای فیلی رانده شده به مرزهای ایران را در حدود 1 میلیون و 600 هزار نفر تخمین می زنند.

سلب شهروندی کردهای فیلی تنها آغاز جنایت هایی بود که بخشی از آن به واسطه مذهب شان به آنها روا داشته شده بود. هنوز هم گروه گروه گورهای دسته جمعی در بیابان های عراق پیدا می شود که در زمان صدام حسین تحت جنایتی به اسم انفال زنده به گور شده بودند. در آن زمان کردهای فیلی 11 تا 30 ساله را دستگیر می کردند. تا این سال های اخیر هم کسی از سرنوشت شان اطلاعی نداشت و چه مادرها و پدرها و فرزندانی که برای دوباره دیدن عزیزانشان سالها انتظار کشیدند و در نهایت تنها چیزی که به انتظارشان پایان داد تنها چند تکه استخوان, لنگه کفش یا تکه پارچه ای از عزیزانشان بود.

ظلم و جور تحمیل شده به کردهای فیلی تنها به زمان بعث و صدام حسین محدود نمی شود بلکه از سال 2013 به بعد باز هم کردهای فیلی بویژه در دیاله (خانقین، مندلی، شهربان، سعدیه و جلولا) و بغداد و مدائن و چند منطقه دیگر از جنایت های غیرانسانی گروه تروریستی داعش در امان نماندند.
شاید هم صحبتی با یک کرد پهله ای (فیلی) که خود با تمام وجود ناملایمات تحمیل شده را حس کرده بیش از هر تاریخ خوانی دیگری ما را در بطن ظلم و جور روا داشته شده بر آنها قرار دهد. به همین منظور در اینجا گفتگوی کوتاهی که با جواد ملکشاهی نویسنده و روزنامه نگار مقیم بغداد داشتم را به اشتراک می گذارم:


فراتاب: جناب ملکشاهی لطفا در چند سطر از تاریخ کردهای فیلی و بویژه ظلم و جوری که از جانب حکومت بعث و شخص صدام حسین بر آنها تحمیل شد, از دیدگاه خودتان بگویید.
جواد ملکشاهی: اگر بخواهیم به حقیقت تاریخ کردهای فیلی برگردیم باید به تاریخ ملت کرد در منطقه خاورمیانه بنگریم چون تاریخ کردهای فیلی بخشی جدا نشدنی و غیرقابل انکار از این پیشینه است با خصوصیات و ویژگی های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی خاص مناطق خود. با توجه به آثار و کتیبه های کشف شده توسط جهانگردهای خارجی، تاریخ کردهای فیلی به  سه هزار سال پیش از مسیح باز می گردد. از این رو کردهای فیلی بخشی از اقوام ایلامی باستان چون کاسی ها هستند که در هر دو سوی مرز ایران و عراق امروز فرمانروایی داشته اند و نقش بسیار موثری در رویدادهای منطقه ایفا کرده اند تا جایی که چندین والی از اطراف ایلام و حتی عراق هم داشته اند که به دلیل کمبود وقت به جزئیات آن ورود نمی کنیم.
در عراق کردهای فیلی بخش اصیلی از ملتهای ساکن شرق دجله هستند که چند هزار سال پیش و حتی قبل از عرب هایی که خود را مالک این مناطق می دانند در این منطقه ساکن شدند. از کرکوک و منطقه گرمیان امروزی در شهرهای خانقین و مندلی و بدره و جسان و زرباطیه تا دورترین مناطق جنوب عراق، کردهای فیلی ساکن بوده اند. در ایران هم از قصرشیرین و سرپل ذهاب و استان های کرمانشاه و ایلام تا خوزستان و چهارمحال و بختیاری امروزه محل سکونت کردهای فیلی بوده است. همانطور که مطلع هستید قبل از درست شدن کشور عراق امروزی، دو امپراطوری صفوی در ایران و عثمانی ترکیه بر منطقه حکومت می کردند که پس از آن، با عهدنامه سایکس پیکو کشور عراق درست شده و نقشه جغرافی سیاسی برای آن طراحی شد. در این زمان به دلیل اینکه محل سکونت کردهای فیلی در بین هردو امپراطوری صفوی و عثمانی بودند در نقشه جدید هم در بین دو کشور ایران و عراق تقسیم شدند.


در عراق کردهای فیلی نقش برجسته ای در تاریخ سیاسی و اقتصادی و اجتماعی این کشور ایفا کرده اند و در بنیاد نهادن بیشتر احزاب کرد و نهادهای مردمی عراقی بویژه حزب دمکرات کردستان (عراق) و حزب کمونیست عراق و چند نهاد چپ کوچک نقش برجسته و مهمی داشته اند و این یکی از دلایلی ست که این مردمان همیشه هدف کینه توزی و ظلم و ستم گروه های ناسیونالیست عرب بوده اند که اکثر آن ها هم سنی مذهب بودند. به عبارتی کردهای فیلی قربانی کینه ناسیونالیستی و مذهبی صاحبان قدرت عراقی بوده اند.


فراتاب: اگر ممکن است یک جغرافیا را به عنوان محل سکونت کردهای فیلی برای خوانندگان ما ترسیم کنید:
جواد ملکشاهی: می شود گفت کردهای فیلی در همه شهرهای اقلیم کردستان (عراق) بخصوص سلیمانیه و اربیل زندگی می کنند. اما در این شهرها تعدادشان کم است. بیشتر در منطقه گرمیان بخصوص در کلار و خانقین و مندلی و بدره و جسان و زرباطیه و بیشتر استان ها و شهر و شهرک ها و مناطق مرکز و جنوب عراق مانند استان واسط و شهرهای حله و کوفه تا شهرهای استان های عرب نشین عماره و ناصریه و بصره و عده زیادی هم در بغداد ساکن هستند. اما به دلیل سیاست های ظالمه رژیم بعث در سال های اخیر تعداد کردهای فیلی در سرتاسر عراق, در مقایسه با چند دهه اخیر کمتر شده است. با این وجود هنوز هم نقش مهمی در بخش های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایفا می کنند. این نکته هم بسیار حائز اهمیت است که بسیاری از کردهای فیلی که در استانهای عرب نشین زندگی می کرده اند به دلیل سیاست های شیعه ستیز صدام و تنفر وی از کردها و شیعیان و باطل کردن شناسنامه آنها از سوی این رژیم به منظور حفظ جان و مال خود زبان و فرهنگ و حتی پوشش خود را فراموش کرده اند آسمیله شده و خود را عرب می دانند.


فراتاب: آیا بیرون راندن اجباری کردهای فیلی تاثیری در اعتقادات آنها داشته است؟
جواد ملکشاهی: یکی از مهمترین ابعاد اعتقادی کردهای فیلی، احساسات ملی گرایانه آن ها بود. شایان ذکر است که اولین کنگره حزب دمکرات کردستان (عراق) در بغداد در منزل یک کرد فیلی پنهانی برگزار شد. کردهای فیلی نقش بسیار مهمی در بنیان نهادن این حزب و سایر احزاب کردستانی ایفا کرده اند و دهها کادر و مسئول باسواد و تحصیلکرده از میان آنها ظهور کرده اند. صدها قهرمان از کردهای فیلی در مبارزات آزادیخواهانه کردهای عراق شرکت کرده و دهها نفر از آنها در جبهه های جنگ شهید یا زخمی شده اند. حتی در بنیاد نهادن نیروهای آزادیخواه شیعه عراقی هم نقش بسزایی ایفا کرده اند. دلیل دیگر برای تحت فشار قرار دادن فیلی ها مساله اقتصادی بود. بعد از کوچ دسته جمعی یهودی های عراقی به سوی اسرائیل در اواخر دهه چهارم قرن گذشته که شاهرگ اقتصاد و بازار عراق در دست آنها بود؛ به زودی کردهای فیلی این خلاء را پر کرده، اقتصاد عراق را در دست گرفته و بازار بزرگ عراق و بیشتر بنگاه های اقتصادی را کنترل کردند. دلیل سوم هم که مذهب کردهای فیلی بود زیرا آنها شیعه مذهب و رژیم های حاکم در عراق همیشه سنی بودند. به همین جهت هم فشار بر ما بیشتر بود و چندین بار هم ناچار به کوچ اجباری شدیم و مال و ثروتمان را مصادره کردند و آخرین بار در سال 1980 چند ماه قبل از جنگ 8 ساله ایران و عراق بیش از پنج هزار خانواده کرد فیلی به بهانه ایرانی بودن در عراق زندانی شدند. جوان ها را در زندان نگه داشتند و زن و کودک و افراد مسن و از کار افتاده را روانه مرزهای ایران کرده و تمامی ثروت و دارایی هایشان را مصادره کردند. بیش از هزار جوان فیلی در زندان های بعث باقی ماندند و در آزمایشگاه های سلاح های کشتار جمعی حکومت بعث و صدام حسین آزمایش شدند و تا به امروز هم مفقود الاثر هستند و از سرنوشتشان اطلاعی در دست نیست. با وجود تمامی این مشقت ها کردهای فیلی هنوز بر اعتقادات خود راسخ و پایبند تر از همیشه هستند.

 

فراتاب: دیدگاه شما در خصوص تعدد مذاهب و ادیان در میان کُردها و از جمله کُردهای فیلی چیست؟
جواد ملکشاهی: همیشه کردها مردمانی با مذاهب متعدد بوده اند. در برخی مناطق کردنشین، کردهای مسلمان، یهودی، مسیحی، ارمنی، شیعه و سنی و ایزدی و کرد و عرب و ترکمن همه با هم همچون برادر در یک منطقه زندگی کرده اند و همیشه احساسات ناسیونالیستی و ملی گرایانه آنها بر احساسات مذهبی و دینی غالب بوده و هر زمان که لازم بوده همه با هم و متحد مشکلات را که در منطقه ما کم هم نیستند پشت سر گزاشته اند که دفاع از اقلیم کردستان در زمان حمله داعش یکی از بارزترین نمونه های آن است. از این رو کردهای فیلی هیچگاه دین و مذهب را سنگ محک افراد نمی دانند و تا به امروز در اقلیم کردستان با افتخار همانند یک شهروند عادی زندگی می کنند و بدون هیچ مشکلی مسئولیت ها و امور مذهبی خود را به انجام می رسانند. به همین دلیل است که امروزه اقلیم کردستان (عراق) در دنیا به اقلیم همزیستی شناخته شده و برای خود احترام زیادی کسب کرده است.


فراتاب: آینده کردهای فیلی در عراق را چگونه می بینید؟
جواد ملکشاهی: هر دستاوردی برای کردها به نفع تمامی کردهای منطقه خواهد بود و کردهای فیلی هم از این قاعده مستثنا نیستند. اما مهم است که به این نکته اشاره کنم که کردهای فیلی در مناطق مرکزی و جنوب عراق و نیز در بغداد با برادران عرب خود زندگی می کنند و به دلیل عدم وجود مدارسی به زبان کردی و غالب بودن زبان و فرهنگ عربی در این مناطق بخش زیادی از نسل جدید کردهای فیلی زبان و فرهنگ و پوشش خود را فراموش کرده و این مساله زنگ خطری برای آینده این بخش از مردمان ما است. از سوی دیگر احساس می کنم برخی گروههای رادیکال هویت گرای عرب، بعضاً برنامه‌هایی برای از بین بردن فرهنگ کردی در این مناطق در پیش گرفته اند که گاه از بخشی از خود جامعه کُردهای فیلی هم برای این مقصد استفاده می کنند. در شبکه های اجتماعی گاهی اوقات نوشته ها و مطالبی را می توان دید که از سوی آنها منتشر می شود که به عقیده من بسیار مشکوک هستند. به عنوان مثال در نوشته های خود ادعا می کنند که ما کرد نیستیم بلکه لر هستیم، این در حالی ست که لری هم شاخه ای از کردی است. یا اینکه گاهی خود را سید معرفی می کنند به این معنا که ما عرب هستیم و گاهی هم تمام تلاش خود را بر روی درست کردن اختلافات مذهبی در بین جوانان متمرکز می کنند تا به این صورت با کشاندن جوانان به میدان جنگ فرسایشی مذهبی آنان را از مسایل مهمتر دور کنند.


فراتاب: در این بین رابطه کُردهای فیلی با حکومت اقلیم کردستان و رهبران موثر آن از جمله مسعود بارزانی و یا ... به چه شکلی است؟

جواد ملکشاهی: به جرات می توان گفت که بارزانی ها سنگ بنای مبارزات معاصر کردستان اند و بعد از جنگ جهانی دوم تا به امروز هر کدام از مبارزاتی که بارزانی ها یکی از بازیگران آن نبوده اند محکوم به شکست بوده است. بنابراین از گذشته تا به امروز مبارزات آزادیخواهانه و خانواده بارزانی مکمل یکدیگر بوده اند و امروزه قدرت های جهان برای حل مشکلات منطقه با حزب دمکرات کردستان (عراق) و شخص مسعود بارزانی مشورت می کنند. به همین دلیل بیشتر کُردهای فیلی هم نقش و جایگاهی ویژه برای حکومت اقلیم کردستان و رهبرانی نظیر مسعود بارزانی قائل هستند.

 

گزارش و مصاحبه از زریان کریمی

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
علیرضا افشاری
| |
2019-10-18 12:19:05
درود بر شما. استفاده کردم. جدا از آن که دوستان لر من فیلی‌ها را لز می‌دانند و البته این به نظر من موضوعی فرعی است، تا پیش از دوران مدرن نمی‌توان واژه ملت را برای کل کردها به کار برد و اجحافی هم که بر آنها رفته اگر پیگیری شود ــ همچنان که در آغاز مطلب اشاره شد ــ به خاطر ایرانی بودن، مجوس بودن یا آتش‌پرست بودن و غیره بوده که همه از شاخص‌های ایرانیت است. به نظرم خوب است ویراستار یا سردبیر سایت این نکات را در مقدمه اشاره کند. خودآگاهی قومی شاید پیشینه داشته باشد اما ملت بودن و خودآگاهی ملی بسیار جدید است ــ‌هر چند مورد بحث و حتی همه کردها نیز در آن هم‌سو نیستند ــ و جایز نیست آن را به گذشته پرتاب کنیم.
آخرین اخبار